ماه زیبای من

ماه زیبای من
پارت هفتم
_______________
ویو ا.ت
یونگی همین حرف رو زد اومد سمت جین که ....
که یه دونه محکم زد تو صورت جین
#یونگی:حر،ومی فکر کردی کی هستی که دست رو اموال یکی دیگه میزنی ؟! هااا
_هه ؟! چی گفتی ؟! آخه نشنیدم ...اموال یکی دیگه ؟!
#اره اموال یکی دیگه کری یا میخوای بلند تر بگم ؟!
_ببینم اونوقت ا.ت مال کیه ؟! ها ؟!
#ببین ...ا.ت مال منه ...یکبار دیگه ببینم نزدیکش شدی من می‌دونم و تو
جین برگشت سمت من
_اره ؟! تو ماله یونگی هستی ؟! هه جالبه ...یونگی خان اموالت بیت المال که نیست همین الان داشت برای من ن،اله میکرد
+ببند دهنتو جین
جین برگشت سمت من با دستش چونمو گرفت یه دونه کوبوندم تو صورتش
یونگی اومد دستم رو گرفت و رفتیم بیرون
+هیونگ
#جا...بله ؟؟
+جیهوپ ...
#جیهوپ چی ؟!
+جیهوپ ...چیکارس ؟! شغلش چیه ؟! چرا به من نمی گید
#ا.ت از خودت جیهوپ بپرس
پرش زمانی به بعد از مسابقه ا.ت نفر اول شد
رو مبل نشسته بودیم
+خب ؟!
#@خب؟!
+نگفتی ؟!
@چی رو ؟!
+این که چیکاره ای
@خب ...من ...شر... شرکت دارم
+آها ...شرکت چی ؟!
@گوشی
+آها ... چی مارکی اونوقت ؟!
@...
#سام،سامسونگ
+من میرم می‌خوابم
رفتم سمت اتاق روی پله ها بودم که
+در ضمن ....این حرفتون یادتون بمونه (داد )
رفتم داخل اتاق
ویو یونگی
#نکنه فهمیده ؟!
@نه بابا ...اگر میفهمید آنقدر ساکت نبود
#ولی عجیب بود
@چرا؟!
#چون اگر یکم دیر میرسیدم سر مسابقه جین همه چی رو گفته بود ...تو که نتونستی بیای به خاطر وسیله ها من رفتم جین داشت همه چی رو میگفت
@باید جین رو دورش کنیم
#مثل مامان و باباش
@اره ...مثل مامان و باباش
پرش زمانی به یک هفته بعد
ویو ا.ت
صبح با صدای داد و بی داد از خواب بلند شدم کار های لازم رو کردم و سریع رفتم پایین با چیزی که دیدم ...نفس تو سینم حبس شد ...دوباره نه !...
نظر یادت نره!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIN#fake