🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
#خان_زاده #پارت86 #جلد_دوم
رابطه مون خیلی عادی و شروع شد اما کم کم علاقه ای که بینمون بود بیشتر و بیشتر شد طوری که هیچکدوم بدون هم دووم نمی آوردیم دوسال اینطور گذروندیم و بالاخره من دانشگاه قبول شدم اون موقع بود که اهورا من به خانوادهاش معرفی کرد مادر و پدرش وقتی منو دیدن از خانوادم شنیدن خیلی خوشحال شدن و منو با روی باز قبول کردن.
رابطمون خیلی خیلی خوب داشت پیش می رفت تا این که پسر عموی من از خارج برگشت کسی که من تمام بچگیم احساس میکردم عاشقشم و همیشه توی گوشم خونده بودن که این پسر برای توعه نامزدته که نشون کرده ی توعه..
حس عمیق که من به اهورا داشتم وابستگی که داشتم وقتی که اون برگشت حس و حالم به اهورا کمکم دچار مشکل شد خودمو گم کرده بودم نمیدونستم واقعاً اهورا رو دوست دارم یا پسر عمومو خانواده ام به خاطر اینکه پسر عموم از قبل برای من تعیین شده بود و قول و قرارایی بینمون گذاشته شده بود اونو انتخاب کردن مادرم توی گوشم میخوند که اهورا یه احساس زودگذر بوده و تموم شده مجبورم کردند که با پسرعموم عقد کنم درسته من پسرعمومو دوست داشتم اما بعد از برگشتنش یه مدتی که گذشت فهمیدم که احساس من به اهورا خیلی خیلی بالاتر از حس بچه گانه س من به پسر عمومه اما نتونستم جلوی خانوادم وایستم برای همین با پسر عموم عقد کردم و بی خبر بدون اینکه به اهورا بگم و اونو با خبر کنم از ایران رفتم این مدتی که از ایران رفته بودم میدونم اهورا خیلی سختی کشیده عذاب کشیده من واقعا روزای بدی رو گذروندم اما چاره ای جز رفتن نداشتم دلشو نداشتم که برم سراغش و بهش بگم دارم ازدواج می کنم وقتی از ایران رفتم هر روز و شب به فکر اهورا بودم طوری که پسرعموم حتی بهم شک کرد و خیلی سریع سر این مسئله جنگ و دعوا کردیم اما بالاخره تصمیمم و گرفتم من یه بچه داشتم یه زندگی که هیچ خوشی برای من نداشت برای همین تصمیم گرفتم تا طلاق بگیرم و با پسرم به ایران برگردم و هر طوری شده دوباره دل اهورا رو بدست بیارم اما وقتی برگشتم با یه کارنامه سیاه از اهورا روبرو شدم تمام روزهایی که من نبودم تمام این سالا فکر و ذکرش شده بود بازنا چرخیدن و بهترین تفریشی این بوده که با زنان خوش بگذرونه...
#iran #کوچولوهاےناز❤😍😍😍❤ #wallpaper #نوشته_عاشقانه #فردوس_برین #کپی_با_ذکر_صلوات_جهت_سلامتی_و_تعجیل_در_ظهور_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف_آزاد #رمضان_کریم🌙🌹🍃 #عاشقانه #FANDOGHI #جذاب #عکس_نوشته
#خان_زاده #پارت86 #جلد_دوم
رابطه مون خیلی عادی و شروع شد اما کم کم علاقه ای که بینمون بود بیشتر و بیشتر شد طوری که هیچکدوم بدون هم دووم نمی آوردیم دوسال اینطور گذروندیم و بالاخره من دانشگاه قبول شدم اون موقع بود که اهورا من به خانوادهاش معرفی کرد مادر و پدرش وقتی منو دیدن از خانوادم شنیدن خیلی خوشحال شدن و منو با روی باز قبول کردن.
رابطمون خیلی خیلی خوب داشت پیش می رفت تا این که پسر عموی من از خارج برگشت کسی که من تمام بچگیم احساس میکردم عاشقشم و همیشه توی گوشم خونده بودن که این پسر برای توعه نامزدته که نشون کرده ی توعه..
حس عمیق که من به اهورا داشتم وابستگی که داشتم وقتی که اون برگشت حس و حالم به اهورا کمکم دچار مشکل شد خودمو گم کرده بودم نمیدونستم واقعاً اهورا رو دوست دارم یا پسر عمومو خانواده ام به خاطر اینکه پسر عموم از قبل برای من تعیین شده بود و قول و قرارایی بینمون گذاشته شده بود اونو انتخاب کردن مادرم توی گوشم میخوند که اهورا یه احساس زودگذر بوده و تموم شده مجبورم کردند که با پسرعموم عقد کنم درسته من پسرعمومو دوست داشتم اما بعد از برگشتنش یه مدتی که گذشت فهمیدم که احساس من به اهورا خیلی خیلی بالاتر از حس بچه گانه س من به پسر عمومه اما نتونستم جلوی خانوادم وایستم برای همین با پسر عموم عقد کردم و بی خبر بدون اینکه به اهورا بگم و اونو با خبر کنم از ایران رفتم این مدتی که از ایران رفته بودم میدونم اهورا خیلی سختی کشیده عذاب کشیده من واقعا روزای بدی رو گذروندم اما چاره ای جز رفتن نداشتم دلشو نداشتم که برم سراغش و بهش بگم دارم ازدواج می کنم وقتی از ایران رفتم هر روز و شب به فکر اهورا بودم طوری که پسرعموم حتی بهم شک کرد و خیلی سریع سر این مسئله جنگ و دعوا کردیم اما بالاخره تصمیمم و گرفتم من یه بچه داشتم یه زندگی که هیچ خوشی برای من نداشت برای همین تصمیم گرفتم تا طلاق بگیرم و با پسرم به ایران برگردم و هر طوری شده دوباره دل اهورا رو بدست بیارم اما وقتی برگشتم با یه کارنامه سیاه از اهورا روبرو شدم تمام روزهایی که من نبودم تمام این سالا فکر و ذکرش شده بود بازنا چرخیدن و بهترین تفریشی این بوده که با زنان خوش بگذرونه...
#iran #کوچولوهاےناز❤😍😍😍❤ #wallpaper #نوشته_عاشقانه #فردوس_برین #کپی_با_ذکر_صلوات_جهت_سلامتی_و_تعجیل_در_ظهور_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف_آزاد #رمضان_کریم🌙🌹🍃 #عاشقانه #FANDOGHI #جذاب #عکس_نوشته
۵.۲k
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.