part7

ا/ت: نه خوب نیستم
جینسو: چرا چیشده؟
ا/ت: میترسم
جینسو: از چی؟
دستمو گرفت بلندم کرد
جینسو: ما نبودیم چه اتفاقی افتاده جونگکوک چیشده چی ا/ت رو ترسونده
کوک: نمیدونم من اینجا نبودم
جینسو: نگران نباش عزیزم تو فقط بهم بگو چیشده چرا گریه میکنی
رفتم تو اتاقم و درو قفل کردم

کوک
جینسو: اگه چیزی میدونی بگو
کوک: نه چیزی نمیدونم
مینسو: بریم بیرون
کوک: توکه تازه اومدی
مینسو: سه نفری
کوک: میخوای با این حاله خواهرت بری بیرون؟
جینسو: راستمیگه ا/ت خیلی حالش بده نمیدونیم چیکار کنیم
کوک: شما باید سعی کنید اون چیزی که تو ذهنشه رو فراموش کنه مثلا ببریدش سفر
جینسو: اره گزینه خوبی واقعا برادر مهربونی هستی خوشبحال خواهرت
مینسو: فردا بریم
جینسو: نمیدونم سه نفری بریم؟
مینسو:جونگکوک توهم بیا
کوک: من؟
جینسو: اره بیا خوشمیگذره
کوک: شاید ا/ت راحت نباشه
مینسو: نه ا/ت سریع صمیمی میشه
کوک: باشه فردا بریم؟
جینسو: اره دیگه
کوک: خب من میرم
جینسو:باشه خدافظ

ا/ت
تق تق تق
ا/ت: کیه؟
جینسو: منم
درو باز کردم
جینسو: بهتری
ا/ت: نه سرم درده
جینسو: خب استراحت کن بعد وسایلتو جمع کنیم میخوایم بریم سفر
ا/ت: نه حوصله ندارم
جینسو: پاشو خوشمگیذره
ا/ت: باشه

فردا
ا/ت: من امادم بریم؟
مینسو: بریم
رفتیم تو ماشین نشستیم
ا/ت: بریم

چند دقیقه بعد
ا/ت: کجا داریم میریم
مینسو: یه نفر دیگه میخواد بیاد
ا/ت: کی؟ دوست دختر جدیده؟
مینسو: پسره
ا/ت: یانگسو یا یوچان؟
مینسو: جونگکوک
ا/ت: جونگکوک؟
جینسو: اره
ا/ت: من نمیام
مینسو: چرا؟
ا/ت: نمیشه خودمون سه تا باشیم
مینسو: جونگکوک اومد چیزی نگو
کوک: سلام
جینسو: سلام
مینسو: سلام
جینسو: ا/ت
ا/ت: سلام (سرد)
کوک: 🙂
مینسو: بریم
کوک: بریم اگه خسته شدی بگو خودم رانندگی میکنم
مینسو: باشه
ا/ت: داداش من دیشب نخوابیدم الان میخوام
مینسو: باشه بخواب

دوساعت بعد
چشمامو باز کردم سرم روی شونه یکیه
ا/ت: جینسو
جینسو: بله
ا/ت: تونیستی مینسو
مینسو: دارم رانندگی میکنم حواسمو پرت نکن
من سرمو گذاشتم رو شونه کی؟
بلندش شدم دیدم جونگکوک زل زده به من
ا/ت: تو بودی؟
یکی زدم رو شونش
کوک: تو خوابیده بودی بعد منو میزنی
ا/ت: تو باید منو بیدار میکردی
کوک: جینسو نزاشت
جینسو: دعوا نکنید
ا/ت: کی میرسیم
مینسو: سه دقیقه دیگه

چند دقیقه بعد
مینسو: رسیدیم اینم هتلمون
ا/ت: چند اتاق گرفتید
مینسو:یکی
ا/ت: یکی؟
مینسو: دو اتاق داره
ا/ت: باشه تو جینسو باهم منو.... نههههه خواستم بگم منو جینسو باهم تو جونگکوک باهم
کوک: من یه تو این هتل یه اتاق جدا گرفتم
جینسو: جونگکوک گفت تا تو راحت باشی یه اتاق دیگه گرفته
ا/ت: باشه ممنون الان بریم بیرون میخواید خونه بمونید؟
جینسو: نه بریم بیرون
ا/ت: بریم خرید

#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۱۴)

part8

part9

part۶

part5

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط