آبنبات تلخ

Part:155
سوبین : هوف اصلا یادم رفته بودا ولی رئیس راست میگه چیکار کنم فعلا بزار لارارو جمع کنیم یه کاریش میکنم
زینگگگگ
سوبین : عیبابا کیه زنگ میزنه
سوبین : عه لارایییی
لارا : کجایی؟
سوبین : وا دفتر
لارا : زود بیا اتاق ته همین الان
سوبین : وا چرا اینجوری حرف میزنی
لارا : خدافظ
سوبین : وا قطع کرد دختره خنگ
ته : گفتی بیاد
لارا : هوم
کوک : من نمیدونم این ژانگ از کجا اومد
هانی : فعلا بزارین بیاد حرفو از دهن خودش بشنویم
سوبین : اهم سلام
ته : بیا تو
سوبین : چخبره
کوک: تو باید بگی چخبره
سوبین : فک کنم شایعه هارو شنیدین نه؟
ته و کوک : بله
سوبین : بی خیال مگه من لاشیم دوتا دوتا بردارم همتون میدونین من با الکسم
لارا : مام میدونیم ولی شرکت که نمیدونه
سوبین : پس من یه کاری میکنم
ته : چه کاری مثلا
سوبین : زنک میزنم الکس بیاد جلو در شرکت و بعد همچی خودش اوکی میشه
کوک : هومممم درسته
سوبین : پس بایییییی
لارا : هعی دختره خنگول
ته : یه فکری باید براش کنم با الکس نمیشه
کوک : اوهوم
هانی : وای چقد اذیت میکنین اونا همو دوس دارن فهمیدین
ته و کوک : نه
لارا : آه بی خیال بابا پنگولا
ته : پنگول چیه
لارا : نمیدونم
تع : واقعا که
کوک : فعلا بی خیال هانی پاشو بریم کلی کار داریم
سوبین : اهم خب سوبین همچی با خودته الان زنگ میزنیم حرف میزنیمو تمام
سوبین : الکس
الکس : وای خورشید از کدوم طرف غروب کرده که زنگ زدی
سوبین : وا یعنی چی نمیتونم به عشقم زنگ بزنم؟
الکس : نمیدونم
سوبین : واقعا که
الکس : باشه باشه خشگلم قهر نکن دیگه شوخی کردم
سوبین : فقط همین بارو میبخشما
الکس : باشه باشه خب حالا کی کارت تموم میشه؟
سوبین : عا یه ساعت دیگه.
الکس : بیام دنبالت
سوبین : اگه وقت داریو میتونی
الکس : من برا پرنسسم همیشه وقت دارم
سوبین : مرسییییی
الکس : پس بنده یه ساعت دیگه اونجام
سوبین : باشه خدافظ
الکس : خدافظ روحم مراقب خودت باش
قطع میکنه....
دیدگاه ها (۰)

عررررر این فیلمه😂

آبنبات تلخ

آبنبات تلخ

آبنبات تلخ

آبنبات تلخ

آبنبات تلخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط