دو پارتی شوگا پارت آخر وقتی میخوای بهش بگی حامله ای

دو پارتی شوگا پارت آخر: وقتی میخوای بهش بگی حامله ای

ویو ا.ت
بعد از ده دقیقه به خونه رسیدم و از ماشین پیاده شدم و در خونه رو باز کردم و شروع کردم به تزیین کردن خونه
پرش زمانی ساعت ۹شب
بلاخره کارای تزیین تموم شد و کم کم شوگا میاد تا بیاد رو کاناپه یکم استراحت کنم
ویو شوگا
از کمپانی بیرون اومدم و رفتم سمت ماشین و سوار ماشین شدم و رفتم خونه بعد ده دقیقه رسیدم و ماشین پیاده شدم دستم رو کردم تو جیبم و دیدم کلید خونه رو با خودم نیاورد در خونه رو زدم و ا.ت در رو باز کرد با صحنه‌ای که دیدم شوکه شدم تمام خونه تزیین شده بود
شوگا:ا.ت چرا خونه رو تزیین کردی چه مناسبتی داره
ا.ت:اول بشین تا بهت بگم نشستیم رو کاناپه
شوگا: الان بهم میگی ؟امروز نه تولد منه نه سالگرد ازدواجمون پس این همه تزیین واسه چیه
ا.ت:ا.ت یک جعبه به شوگا داد و بازش کرد و با لباس بچه مواجه شد
شوگا:لباس بچه این معنیش چیه
ا.ت:این یعنی تو داری پدر میشی (خوشحال)
شوگا: یعنی تو حامله شوخی که نمیکنی دیگه نه
ا.ت:نه شوخی نمیکنم تو از شنیدن این حرف ناراحت شدی
شوگا سریع ا.ت رو بغل می‌کنه
شوگا :معلومه که نه آخه کی هست که از شنیدن اینکه داره بابا میشه ناراحت باشه (ذوق )

پایان 🤗