senario

بخاطر مامانت باید ترکش کنی ولی تو بیماری قلبی داری نباید ازش دور بشی ولی حریف مادرت نمیشی میبرت بعد چند وقت باعات تماس میگیرن که حواب میدی ولی اینقدر حالت بد بود درست نتونستی حرف بزنی حرفا ا.ت بنویس عاشقانه باشه

نامجون:*کلی گریه کرده بود و واسه اینکه بهش فشار نیاد ی عالمه سوجو میخوره کاملا مست میشه*
_الو؟ات؟
+بله؟-بغض و صدای گرفته-
_بیا پایین
+نمیشه
_گفتم بیا پایین*عربده*
+*با گریه میری پایین.درو باز می‌کنی ک توی ی چیز نرم فرو میری.اولش فک میکنی مردی و رفتی بهشت ولی بعدش میفهمی نامجون تورو کرده تو کاپشنش و سفت بغلت کرده*
_ببخشید ک قلب کوچولوتو ناراحت کردم*گریه شدید*
+دوست دارم نامجونا....
...
جین:*ب زور مامانت رفته بودین بیرون ک مامانت می‌ره تو ی مغازه ولی تو بیرون وایمیستی ک یهو گوشیت زنگ میخوره*
_روتو برگردون
+جین؟تویی؟
_آره بیوتی.حالا برگرد.
+*برمیگردی ک میبینی جین ی بادکنک بزرگ خریده و خیلی کیوت داره نشونت میده*
_نمیخوای بیای پیشم؟اگ بیای بادکنکه رو میدم بهتاااا
+*خنده*احساس میکنم میخوای بدزدیم
_احساس نکن، مطمئن باش....
...
شوگا:
_سلام کیتن
+سلام*صدای گرفته*
_کجایی زیبا؟
+توی اتاقمم
_اوک.ببخشید بهت زنگ زدم
*خواستی حرف بزنی ک گوشیو قطع کرد*
+اه حتی شوگا هم ازم بدش اومد
*صدای در اتاق* *درو باز می‌کنی ک میبینی شوگا پشت دره*
+یا واس چی اومدی.مگ نمیدونی ماما.....
*خواستی حرف بزنی ک محکم بوسیدت*
_چشای من جادوییه.هرکی تو چشام نگاه کنه هیپنوتیزم میشه.
+*از گردنش آویزون میشی* مگ خوناشامی؟
_شاید....
...
جیهوپ:
_الو؟سلام اتی*گریه*
+سلام عزیزم*گریه*
_هنوزم مامانت راضی نشده؟*گریه*
+حتی ی ذره...*گریه*
_یا من دلم واست تنگ شده.میخوام ببینمت.خواهش میکنم*از گریه ب هق هق افتاد*
+*خواستی حرف بزنی ک صدای در اومد.سریع تلفنو قطع کردی*
مامانت:ات بازم داری با اون روانی -عمته- حرف میزنی؟*عربده*
+ببخشید*گریه شدید*
مامانت:ن می اینکه آدم نمیشی.خودم آدمت میکنم....

زیاد شد نصفش کردم.بقیشم دارم مینویسم....