ببخشید نبودم اومدم برا جبران 😞🖤
🤍💫Bahat Aromam💫🤍
Part 23
آیکان :راستشو بخوای، بهت یه حسی دارم نمیدونم حس غیرتم از سر چی هست ولی، گریه نکن دوست ندارم اشکاتو ببینم
لبخندی زدم : منم آیکان
لبخند پررنگی زد:با برنا حرف میزنم نمیزارم چیزی بگه بهت
ممنونی گفتم و یکم دیگه از ارامشش لذت بردم
به سمت ماشین رفتیم
برعکس موقعی که اومدیم با ترس و دعوا بود
الان با آرامش و لبخند بود
به سمت خونه رفتیم
خداروشکر بزرگترا وارد مسئله نشدن
سمانه داشت گریه میکرد
رفتم پیش مهسا
یانا:چیشد؟
مهسا :هیچ فرید گفت فردا میره خاستگاری سمان، عروسی میکنن الانم رفته با عمو نوید(بابای سمانه) حرف میزنه، تو کجاها رفتی کلک خوش گذشت؟
با یاد اون بفل و حرف ها، لبخندی رو لبم نقش بست
مهسا:معلوم نیست چیشده لبخند میزنه
گفتم :هیچ بابا گفت گریه نکن منم بی جنبم دیگه
باورش نشد ولی باشه ای گفت
با نگاهم دنبالش گشتم
عا پیداش کردم
داشت با برنا حرف میزد برنا هم با آخم بهش گوش میداد
نمیدونم چی گفت که برنا لبخند محوی زد
بعد آیکان نگاه منو دستگیر کرد و نگاهم کرد،
لبخندی زد و با حرکت چشماش منو به آرامش دعوت کرد
لبخندی از این مهربونیش زدم
بعدش هم با تمام خوشی و بديش گذشت
#اصکیحرام 💫 🙂
#اصکیحرام
#ادیتناسی
#سم
#خندهدار
#فان
#کیوت
#بامزه
#ادیت
#ساکورا
#اسکول
#ساکورااسکول
#ساکورااسکولادیت
#اصکیحرام
#حمایتپیلیز
#bahataromam
#roman
#bamazeh
#sam
#khandehdar
#edit
#Edit_tanz_nasy_sakora
#fan
#tanz
Part 23
آیکان :راستشو بخوای، بهت یه حسی دارم نمیدونم حس غیرتم از سر چی هست ولی، گریه نکن دوست ندارم اشکاتو ببینم
لبخندی زدم : منم آیکان
لبخند پررنگی زد:با برنا حرف میزنم نمیزارم چیزی بگه بهت
ممنونی گفتم و یکم دیگه از ارامشش لذت بردم
به سمت ماشین رفتیم
برعکس موقعی که اومدیم با ترس و دعوا بود
الان با آرامش و لبخند بود
به سمت خونه رفتیم
خداروشکر بزرگترا وارد مسئله نشدن
سمانه داشت گریه میکرد
رفتم پیش مهسا
یانا:چیشد؟
مهسا :هیچ فرید گفت فردا میره خاستگاری سمان، عروسی میکنن الانم رفته با عمو نوید(بابای سمانه) حرف میزنه، تو کجاها رفتی کلک خوش گذشت؟
با یاد اون بفل و حرف ها، لبخندی رو لبم نقش بست
مهسا:معلوم نیست چیشده لبخند میزنه
گفتم :هیچ بابا گفت گریه نکن منم بی جنبم دیگه
باورش نشد ولی باشه ای گفت
با نگاهم دنبالش گشتم
عا پیداش کردم
داشت با برنا حرف میزد برنا هم با آخم بهش گوش میداد
نمیدونم چی گفت که برنا لبخند محوی زد
بعد آیکان نگاه منو دستگیر کرد و نگاهم کرد،
لبخندی زد و با حرکت چشماش منو به آرامش دعوت کرد
لبخندی از این مهربونیش زدم
بعدش هم با تمام خوشی و بديش گذشت
#اصکیحرام 💫 🙂
#اصکیحرام
#ادیتناسی
#سم
#خندهدار
#فان
#کیوت
#بامزه
#ادیت
#ساکورا
#اسکول
#ساکورااسکول
#ساکورااسکولادیت
#اصکیحرام
#حمایتپیلیز
#bahataromam
#roman
#bamazeh
#sam
#khandehdar
#edit
#Edit_tanz_nasy_sakora
#fan
#tanz
۲.۳k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.