حالت چشم تو
حالت چشم تو
ای که از رفتن خود قلب تو را لرزاندم
من چه کردم که در این مخمصه تنها ماندم
قصدت این بود که بر شانه من تکیه کنی
من تو را از زدنِ تکیه به خود ترساندم
حالت چشم تو یک رفتن تلخی دارد
در نگاه تو من این فاجعه را می خواندم
هرچه عاشق شوم انگار که مشکوک ترم
با همین شُبههِ بسیار، تو را می راندم
شعر من صحنه تلخیست که در دفتر خود-
من تو را با کلماتی به خودم چسباندم
#حسین_حیدری"رهگذر"
۱۳۹۶/۳/۲۵
ای که از رفتن خود قلب تو را لرزاندم
من چه کردم که در این مخمصه تنها ماندم
قصدت این بود که بر شانه من تکیه کنی
من تو را از زدنِ تکیه به خود ترساندم
حالت چشم تو یک رفتن تلخی دارد
در نگاه تو من این فاجعه را می خواندم
هرچه عاشق شوم انگار که مشکوک ترم
با همین شُبههِ بسیار، تو را می راندم
شعر من صحنه تلخیست که در دفتر خود-
من تو را با کلماتی به خودم چسباندم
#حسین_حیدری"رهگذر"
۱۳۹۶/۳/۲۵
۲۷۲
۰۱ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.