love inother style پارت17
#love_inother_style #پارت17
چانیول
چی میگه این دختره چه پرو بود گوشی رو پرت کردم بغل جینیونگ و راه افتادیم
جینیونگ:چیشد طول کشید پیدا کردنش گفتم از شیائو بپرس
من:مگه تو خواهر داری
جینیونگ: "^_^" بلیا مگه نمیدونستی
من:نه مگه من علم غیب دارم حرف میزنیاا
جینیونگ:باشه بابا ببخشید بیا منو بخور
من:من بع جامعه آدم خوران توهین نمیکنم!
جینیونگ:0_O خیلییی بیشعوری
من:میدونم دیگه
رسیدیم رفتیم داخل با پسرا دست دادیم نشستیم رویی صندلیا منتظر جیمین بودیم
من:آه نکنه مچلمون کرده اصلا چیکارمون داش
(بقیشم تو پارت قبلی گفتیم )
ازچیزی گفت همه تعجب کردیم بلند شدیم جینیونگ رسوندم خونشون خودمم رفتم خونه
**//**
جینیونگ
یعنی شیائو هم باهاشون هست نمیدونم فک کنم باشه خواهر من خیلی شخصیت آروم وخجالتی داره البته جاش به جاش بیفته خیلی شر میشه
من:من اومدم
شیائو:داداشی خوش اومدی
من:مرسی شیائو ببینم تو از چیزی راجب مدرستون خبر داری
شیائو:نه چطور؟امروز فقط رفتم سرکلاس ودرس دادن چیزه دیگه ای نگفتن
من:آهان باشه مامان وبابا کوشن؟
شیائو:بابا که گفتم باید بره ژاپن واسه همون
من:باشه راستی غذا خوردی
لبخندی.زد همیشه شخصیتشو دوس داشتم یه دختر خیلی آروم دلم میخواد هرکسی.میاد تو زندگیش همینطوری باشه
شیائو:نه منتظر تو بودم بیا
من:بریم
****/////****
کوین
یاااا چه معنی میده خدایا دیدی من باید با چندتا دختر تو یه کلاس باشم پوففف خدایا بده صبررر
*کوین بیا وقتش رسیده نوبت تویه
محافظ بند انگشتامو مرتب کردم وارد زمین والیبال شدم
مربی:کوین میشه وقتتو بگیرم
من:بلع حتما بفرمایید
مربی:کوین شنیدم دختر من قرار بیاد مدرسه شما میشه از دور مراقبش باشی
من:البته اسمش چیه؟!
مربی:ساکورا
من:چشم دیدمش خودمو بهش معرفی کنم؟!
مربی:نه میخوام نشناستت تا با پسرا دعوا نگیره بترسه
من:0_0چشم من دیگه برم خونه
مربی:باشه مواظب باش!
من:بااجازه
چانیول
چی میگه این دختره چه پرو بود گوشی رو پرت کردم بغل جینیونگ و راه افتادیم
جینیونگ:چیشد طول کشید پیدا کردنش گفتم از شیائو بپرس
من:مگه تو خواهر داری
جینیونگ: "^_^" بلیا مگه نمیدونستی
من:نه مگه من علم غیب دارم حرف میزنیاا
جینیونگ:باشه بابا ببخشید بیا منو بخور
من:من بع جامعه آدم خوران توهین نمیکنم!
جینیونگ:0_O خیلییی بیشعوری
من:میدونم دیگه
رسیدیم رفتیم داخل با پسرا دست دادیم نشستیم رویی صندلیا منتظر جیمین بودیم
من:آه نکنه مچلمون کرده اصلا چیکارمون داش
(بقیشم تو پارت قبلی گفتیم )
ازچیزی گفت همه تعجب کردیم بلند شدیم جینیونگ رسوندم خونشون خودمم رفتم خونه
**//**
جینیونگ
یعنی شیائو هم باهاشون هست نمیدونم فک کنم باشه خواهر من خیلی شخصیت آروم وخجالتی داره البته جاش به جاش بیفته خیلی شر میشه
من:من اومدم
شیائو:داداشی خوش اومدی
من:مرسی شیائو ببینم تو از چیزی راجب مدرستون خبر داری
شیائو:نه چطور؟امروز فقط رفتم سرکلاس ودرس دادن چیزه دیگه ای نگفتن
من:آهان باشه مامان وبابا کوشن؟
شیائو:بابا که گفتم باید بره ژاپن واسه همون
من:باشه راستی غذا خوردی
لبخندی.زد همیشه شخصیتشو دوس داشتم یه دختر خیلی آروم دلم میخواد هرکسی.میاد تو زندگیش همینطوری باشه
شیائو:نه منتظر تو بودم بیا
من:بریم
****/////****
کوین
یاااا چه معنی میده خدایا دیدی من باید با چندتا دختر تو یه کلاس باشم پوففف خدایا بده صبررر
*کوین بیا وقتش رسیده نوبت تویه
محافظ بند انگشتامو مرتب کردم وارد زمین والیبال شدم
مربی:کوین میشه وقتتو بگیرم
من:بلع حتما بفرمایید
مربی:کوین شنیدم دختر من قرار بیاد مدرسه شما میشه از دور مراقبش باشی
من:البته اسمش چیه؟!
مربی:ساکورا
من:چشم دیدمش خودمو بهش معرفی کنم؟!
مربی:نه میخوام نشناستت تا با پسرا دعوا نگیره بترسه
من:0_0چشم من دیگه برم خونه
مربی:باشه مواظب باش!
من:بااجازه
۴.۲k
۰۴ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.