سوراخ پارت 32 قسمت اول
#هوسوک
-نامجون ولم کن....
+بگو چت شده آخه...
-بزار به درد خودم بمیرم...
راه افتادم و از اون جای نحس زدم به خیابون. ...خیلی خلوت بود...شت شانس گنده من ...
بارون گرفت...
زیر بارون داشتم راه میرفتم ک گریم گرفت....از خودم متنفرم از جونگ کوک متنفرم. ....از کل دنیا متنفرم..
یهو احساس کردم یه ضربه به سرم خورد......
آخخخخ.....
#یونا
بالاخره دستشو پانسمان کردم....نامجونم اومد بالا ولی هوسوک نه....
+هیونگ پس جی هوپ کجاست؟؟؟
-گفت حالش خوب نیست میخواد قدم بزنه...
+آهان .....ک اینطور...
....#بعد_از_رفتن_مهمونا
#جونگکوک
بچهها خوابشون برد....
یونا رفته بود پیششون تا واسشون لالایی بخونه...
نشستم رو کاناپه و تلوزیون رو روشن کردم...
عصبی بودم...با دست زخمیم کنترل رو محکم گرفته بودم و هی کانالا رو عوض میکردم...
+کوکی....چیکار میکنی ....زخمت باز شد...😑
- من خوبم...😡💔
+از دستم عصبانی هستی ...؟!
- نخیرم....
+تو چشمام نگاه کن و بهم بگو....
بهش نگاه کردم....عرررررر تو کی وقت کردی لباستو عوض کنی.....بلندش کردم و گذاشتمش روی پاهام...
با همون دست زخمی و خون آلود کمرش رو گرفتم و کشیدمش تو بغل خودم...
سرشو گذاشت رو سینم...
- یادت نره تو فقط مال منی....میفهمی ک چی میگم...درسته؟!
+مستر جئون شمام یادت نره....من فقط میخوام تو مالکم باشی....
#هوسوک
آهههههه....سرم داره میترکه. ...اینجا دیگه کجاس؟؟؟
- به مقر محقر مافیای بندر خوش اومدید جناب جانگ...
+تو کی هستی؟ من اینجا چیکار میکنم؟😠
- آروم باشید....میدونی چیه ...من صدای قلبای شکسته رو خوب میشنوم....
+منظورت چیه؟ انقدر مزخرف...نگو....دست و پامو باز کن .....
- اوه شرمنده....افراد من یکم خشنن...بازشون کنید...
×اطاعت...
.....#نیم_ساعت_بعد
- بفرمائید. ...این یکی از بهترین چای های کره هست...
+از من چی میخواید؟!
- اوه پس مایلی برم سر اصل مطلب.....تو میخوای جونگ کوک رو از سر راهت برداری درسته؟
+منظورت چیه؟ اصلا تو کی هستی؟
- من رهبر مافیای بندر موری اوگای هستم....
+ ت...تو...
- یه معامله کوچیک چطوره؟
+اونوقت این چ سودی واسه تو داره؟؟؟
- من فقط میخوام از سازمانم محافظت کنم...همین
+باید چیکار کنم؟
- سادس.....
#شوگا
چرا هنوز برنگشته.....موبایلشم ک خاموشه....
- نیومد؟؟؟
+ نه....ااااا اومد اومد...
🚪در رو باز کرد....
×سلام....
- سلام😨(چقدر ترسناک شده)
+جی هوپ....ما نگرانت بودیم...
×.......
بدون اینکه حرفی بزنه رفت تو اتاقش....
ادامه پارت بعدی...
#سوراخ
#پست_جدید
-نامجون ولم کن....
+بگو چت شده آخه...
-بزار به درد خودم بمیرم...
راه افتادم و از اون جای نحس زدم به خیابون. ...خیلی خلوت بود...شت شانس گنده من ...
بارون گرفت...
زیر بارون داشتم راه میرفتم ک گریم گرفت....از خودم متنفرم از جونگ کوک متنفرم. ....از کل دنیا متنفرم..
یهو احساس کردم یه ضربه به سرم خورد......
آخخخخ.....
#یونا
بالاخره دستشو پانسمان کردم....نامجونم اومد بالا ولی هوسوک نه....
+هیونگ پس جی هوپ کجاست؟؟؟
-گفت حالش خوب نیست میخواد قدم بزنه...
+آهان .....ک اینطور...
....#بعد_از_رفتن_مهمونا
#جونگکوک
بچهها خوابشون برد....
یونا رفته بود پیششون تا واسشون لالایی بخونه...
نشستم رو کاناپه و تلوزیون رو روشن کردم...
عصبی بودم...با دست زخمیم کنترل رو محکم گرفته بودم و هی کانالا رو عوض میکردم...
+کوکی....چیکار میکنی ....زخمت باز شد...😑
- من خوبم...😡💔
+از دستم عصبانی هستی ...؟!
- نخیرم....
+تو چشمام نگاه کن و بهم بگو....
بهش نگاه کردم....عرررررر تو کی وقت کردی لباستو عوض کنی.....بلندش کردم و گذاشتمش روی پاهام...
با همون دست زخمی و خون آلود کمرش رو گرفتم و کشیدمش تو بغل خودم...
سرشو گذاشت رو سینم...
- یادت نره تو فقط مال منی....میفهمی ک چی میگم...درسته؟!
+مستر جئون شمام یادت نره....من فقط میخوام تو مالکم باشی....
#هوسوک
آهههههه....سرم داره میترکه. ...اینجا دیگه کجاس؟؟؟
- به مقر محقر مافیای بندر خوش اومدید جناب جانگ...
+تو کی هستی؟ من اینجا چیکار میکنم؟😠
- آروم باشید....میدونی چیه ...من صدای قلبای شکسته رو خوب میشنوم....
+منظورت چیه؟ انقدر مزخرف...نگو....دست و پامو باز کن .....
- اوه شرمنده....افراد من یکم خشنن...بازشون کنید...
×اطاعت...
.....#نیم_ساعت_بعد
- بفرمائید. ...این یکی از بهترین چای های کره هست...
+از من چی میخواید؟!
- اوه پس مایلی برم سر اصل مطلب.....تو میخوای جونگ کوک رو از سر راهت برداری درسته؟
+منظورت چیه؟ اصلا تو کی هستی؟
- من رهبر مافیای بندر موری اوگای هستم....
+ ت...تو...
- یه معامله کوچیک چطوره؟
+اونوقت این چ سودی واسه تو داره؟؟؟
- من فقط میخوام از سازمانم محافظت کنم...همین
+باید چیکار کنم؟
- سادس.....
#شوگا
چرا هنوز برنگشته.....موبایلشم ک خاموشه....
- نیومد؟؟؟
+ نه....ااااا اومد اومد...
🚪در رو باز کرد....
×سلام....
- سلام😨(چقدر ترسناک شده)
+جی هوپ....ما نگرانت بودیم...
×.......
بدون اینکه حرفی بزنه رفت تو اتاقش....
ادامه پارت بعدی...
#سوراخ
#پست_جدید
۱۸.۱k
۲۶ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.