سوراخ پارت 32 قسمت دوم

#هوسوک
باید قبول کنم؟؟....
اون گفت با جونگ کوک کاری نمیکنه....آههههه خدای من....باید چیکار کنم...

#جونگکوک
رفتم کمپانی. ...باید با پی دی نیم در این مورد صحبت کنم....
داشتم میرفتم سمت اتاقش...ک. ..
- جی هوپا...باهام کاری داشتی؟؟!!
+ میگم...میای عصر بریم پیاده روی؟
- ولی..من...
+ باهات یه کار واجب دارم...لطفا رد نکن...
- با...باشه (ینی باهام چیکار داره؟؟😨)
+ خیلی خوب من دیگه برم...

#یونا...
بعد از ناهار نشسته بودیم روی کاناپه ....
+ از کمپانی چ خبر؟؟...
- هیچی....تمرین...تمرین...تمرین...راستی ساعت چنده؟؟
+ چطور؟
- قراره با جی هوپ برم لب ساحل...
+ معمولا آدما با عشقشون میرن ساحل....😑😑
- حسود خانم....💋....گفت میخواد راجع یه موضوعی باهام صحبت کنه....
+ که اینطور....
- من دیگه باید برم...
+ مواظب خودت باش....

.......
نمیدونم چرا.....ولی دلم خیلی شور میزنه....
بهش زنگ زدم....ها؟؟
خاموشه؟؟
زنگ زدم به جی هوپ. ....
- الو؟!
+سلام هیونگ....
- سلام یونا چان چیزی شده....چرا نگرانی؟!
+راستش هرچی زنگ میزدم به کوک در دسترس نبود .....الانم خاموشه....پیش تو نیست مگه..

- چرا ولی چند دقیقه پیش رفت دستشویی...الان میرم دنبالش خبرت میکنم....
+باشه...

#هوسوک
....هه...
اینم از جونگ کوک....ولی اگه یونا ناراحت شه چی؟!....اگه از نبود کوک دق کنه چی؟!
من....آخخخخخخ....

........🔪
#آکوتاگاوا
......تموم شد موری سان....
- آفرین...حالا زود بیا مقر تا جایزتو بگیری....منتظرم.....بوق...بوق
هه .....موری اوگای بیچاره...حالا ک جونگ کوک و هوسوک از بین رفتن فقط من میمونم و اون اوگای عوضی....
....ادامه پارت بعدی...
#سوراخ
#پست_جدید