تو مرا آزردی

تو مرا آزردی ..
که خودم کوچ کنم از شهرت ..
بکنم دل ز دل چون سنگت ..
تو خیالت راحت ..
می روم از قلبت ..
می شوم دورترین خاطره در شب هایت ..
تو بمان ...
دلت ارزانی هر کس که دلش مثل دلت سرد و بی روح شده است ..
سخت بیمار شده است ..
تو ،،
بمان در شهرت ...
دیدگاه ها (۲)

بَعضی وقتا دلم میخواد یه نفر دَرو باز کنه ،بیاد بغلم کنه و م...

#تمام_پنجره_من_خیال_او_شده_بودفکر کنم مهرماهِِ نودوهفت بودرخ...

خدا کند به کسی چون خودت دچار شوی! که بی قرار نباشد؛ که بی ق...

به آدمی که شما را معلق نگه میدارد، نمیتوان دل خوش کرد؛ باید ...

پشت دیوارهای سرد و سپید…در هیاهوی یک سکوت غلیظ…تیغ فولادی کل...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط