قسمتی از دلنوشته دختر شهید مدافع حرم حاج حمیدمختاربند

قسمتی از دلنوشته #دختر شهید مدافع حرم حاج #حمید_مختاربند (ابوزهرا)

پدر عزیزم تا ابد به وجود نازنینت افتخار می کنم که ابوزهرای قهرمان من خواهی ماند و من تا زنده ام قصه ی شجاعت و غیرتت را با غرور برای نوه هایت تعریف می کنم،
برای محمد حسن یک ساله که حالا تو را از روی عکسهایت می شناسد.
لالایی شبانه ام برای او قصه نبرد دلاورانه توست آنگاه که مثل شیر در دل شغالهای پست تکفیری حمله ور شدی تا جسم مجروح و شکنجه شده ی همرزمت را نجات دهی،
همانجا بود که سینه ات هدف گلوله قرار گرفت و با ندای یا #حسین در آغوش امامت جان دادی و #شهید شدی.
پدر خوبم دلم از دوری تو خون می گرید ولی دلخوشم به وعده ای که در آخرین صحبت هایت به من دادی آنوقت که گفتی:
دوست دارم تا زنده ام تو را به زیارت حضرت زینب(س) بیاورم
من گفتم : این چه حرفیست اگر همه بخواهید شهید بشوید آنوقت اماممان می آید از نبودنتان دلگیر می شود و تو پاسخ دادی :
ما برمی گردیم و من مطمئنم که برمی گردی.
می آیی تا بار دیگر سرباز امام زمانمان (عج) باشی و در رکاب او و نائب بر حقش انتقام خونهای شیعیان و مظلومان تاریخ را بگیری.



#بسیجی #فکر_نو #شهید #مدافع_حرم #سوریه #شهادتت_مبارک #بسیج #پاسدار #سپاه #مدافع_حرم
دیدگاه ها (۳)

اوج بی نهایت یک پروانگی ...سالهایی دور در اولین روز بهار ،صد...

مسجد موسی‌بن جعفر(ع) مسجدی است حوالی میدان خراسان. جایی که «...

نامه همسر یکی از فداییان حضرت #زینب برای همسر صبورت برادر ش...

سلفی#ابو_حر با تصویر #مقام_معظم_رهبری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط