《 تو گم شده بودی و اون پلیس بود 》
《 تو گم شده بودی و اون پلیس بود 》
P10
درخواستی از @yoonshi
■^ولمون کنین
_شما قراره امروز تقاص پس بدین برای همیشه خداحافظی کنین
■صب کن صب کن میشه قبل مرگم یونشی رو ببینم
جیهوپ یکم فک کرد و گفت مشکلی نیست و گفت یونشی بره اداره پلیس
+سلام اقا . کاری با من داشتین؟
_صد بار گفتم به من بگو جیهوپ
+ببخشید . خب
_یوکا میخواد ۱۰ دقیقه باهات حرف بزنه
+چی؟؟
_مجبوری ۱۰ دقیقه تحملش کنی زود برو تو اون اتاق
+یعنی چی اگه بلایی سرم بیاره چیییی
_ساکت باش زود برو تو اتاق
جیهوپ نمیخولست عشقشو بفرسته پیش اون عو. ضی اما میخواست بفهمه اون با عشقش چیکار داره
■به به یونشی خانوم
+چیکارم داشتی
■دیگ الان جرعتت گل کرده خوشحالی یکی پشتته هوم؟؟
+توروخدا بیخیالم شو
■منکه اخرای عمرمه اما تو حق زندگی کردن نداره
یونشی رو چسبوندم به دیوار و زخم س.ینش که تازه داشت خوب میشدو فشار دادم و خون فواره زد
یهو در باز شد و بعدش سیاهی متلق...
+ایی هق هق هق اییییی(گریه)
_عشقم حالت خوبه؟؟
+بهت گفتم نمیخوام ببینمش چرا زورم کردی(شوک و گریه)
_ببخشید متاسفم الان برات میبندمش زود خوب میشه
+ال...الان ...یوکا.....واقعا ...واقعا مرد؟؟(با لکنت)
_هر کسی که عشق منو اذیت کنه میمیره
+(خجالت)
لونا و یوکا به تقاص کارشون رسیدن و ۱۲ زندانی ازاد شدن
چند دقیقه بعد
_هنوز درد داره؟(در حال پانسمان)
+اره یکمی
_ببخشید نمیخواستم اینجوری بشه
+اشکالی نداره
.......
+_راستش میخوام یه چیزی بهت بگم(همزمان گفتن)
+اول تو بگو
_نه اول تو
+راستش خب 💋(یونشی سر جیهوپ رو با دستاش به خودش نزدیک کرد و یه بوسه ی عاشقانرو شروع کرد)
۳مین بعد
+بلاخره نفس کم اوردم و سر جیهوپ رو ول کردم
جیهوپ باهام همکاری نکرد و فقط تو شک بود
+حالت خوبه؟(نفس زنان)
_تو خوبی،؟این چه کاری بود تو اداره پلیس
+ببخشید
جیهوپ دست یونشی رو گرفت و نشوندش تو ماشین و بردش خونه خودش
+ببخشید اما اینجا کجاست
_منم دوست دارم
+چ...(حرف یونشی با بوسه ی عاشقانه و لطیف جیهوپ قطع شد
یونشیهم با رضایت با جیهوپ همکاری میکرد)
در همین حالت جیهوپ یونشی رو براید بغل کرد و برد رو تخت کار های دیگه رو شروع کرد.....
ببخشید دیر شد امتحانا پارم کردن اینم دوستم نوشته حمایتش کنین بچمو
@black.dahlia
#جیهوپ#وانشات#فیک#بیتیاس#fggh
P10
درخواستی از @yoonshi
■^ولمون کنین
_شما قراره امروز تقاص پس بدین برای همیشه خداحافظی کنین
■صب کن صب کن میشه قبل مرگم یونشی رو ببینم
جیهوپ یکم فک کرد و گفت مشکلی نیست و گفت یونشی بره اداره پلیس
+سلام اقا . کاری با من داشتین؟
_صد بار گفتم به من بگو جیهوپ
+ببخشید . خب
_یوکا میخواد ۱۰ دقیقه باهات حرف بزنه
+چی؟؟
_مجبوری ۱۰ دقیقه تحملش کنی زود برو تو اون اتاق
+یعنی چی اگه بلایی سرم بیاره چیییی
_ساکت باش زود برو تو اتاق
جیهوپ نمیخولست عشقشو بفرسته پیش اون عو. ضی اما میخواست بفهمه اون با عشقش چیکار داره
■به به یونشی خانوم
+چیکارم داشتی
■دیگ الان جرعتت گل کرده خوشحالی یکی پشتته هوم؟؟
+توروخدا بیخیالم شو
■منکه اخرای عمرمه اما تو حق زندگی کردن نداره
یونشی رو چسبوندم به دیوار و زخم س.ینش که تازه داشت خوب میشدو فشار دادم و خون فواره زد
یهو در باز شد و بعدش سیاهی متلق...
+ایی هق هق هق اییییی(گریه)
_عشقم حالت خوبه؟؟
+بهت گفتم نمیخوام ببینمش چرا زورم کردی(شوک و گریه)
_ببخشید متاسفم الان برات میبندمش زود خوب میشه
+ال...الان ...یوکا.....واقعا ...واقعا مرد؟؟(با لکنت)
_هر کسی که عشق منو اذیت کنه میمیره
+(خجالت)
لونا و یوکا به تقاص کارشون رسیدن و ۱۲ زندانی ازاد شدن
چند دقیقه بعد
_هنوز درد داره؟(در حال پانسمان)
+اره یکمی
_ببخشید نمیخواستم اینجوری بشه
+اشکالی نداره
.......
+_راستش میخوام یه چیزی بهت بگم(همزمان گفتن)
+اول تو بگو
_نه اول تو
+راستش خب 💋(یونشی سر جیهوپ رو با دستاش به خودش نزدیک کرد و یه بوسه ی عاشقانرو شروع کرد)
۳مین بعد
+بلاخره نفس کم اوردم و سر جیهوپ رو ول کردم
جیهوپ باهام همکاری نکرد و فقط تو شک بود
+حالت خوبه؟(نفس زنان)
_تو خوبی،؟این چه کاری بود تو اداره پلیس
+ببخشید
جیهوپ دست یونشی رو گرفت و نشوندش تو ماشین و بردش خونه خودش
+ببخشید اما اینجا کجاست
_منم دوست دارم
+چ...(حرف یونشی با بوسه ی عاشقانه و لطیف جیهوپ قطع شد
یونشیهم با رضایت با جیهوپ همکاری میکرد)
در همین حالت جیهوپ یونشی رو براید بغل کرد و برد رو تخت کار های دیگه رو شروع کرد.....
ببخشید دیر شد امتحانا پارم کردن اینم دوستم نوشته حمایتش کنین بچمو
@black.dahlia
#جیهوپ#وانشات#فیک#بیتیاس#fggh
۶.۲k
۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.