پارت شصت هشت غرببه آشنا
#پارت_شصت_هشت #غرببه_آشنا
تانیا:
رفتم سمت خوابگاه از در رفتم داخل
دونگهه:تانیا
+عههه سلام
حرف ننمیزد همینجوری نگام میکرد
+دونگهه،دونگههه
-چیی هاننن ببله سلام
+خوبی،چت شد؟
-خیلی قشنگ شدی،فک کنم خوب انتخاب کردم میدونستم این رنگ خیلی بهت میاد
+واقعا ازت ممنونم...خیلی وقت بود خوشحال نبودم،مرسی ک از اون وضعیت نجاتم داری،نبودی هیچ وقت اینطوری نمیشد
-خواهش میکنم بانوی زیبا،راستی خوب کردی موهاتو جمع نکردی اینطوری خیلی قشنگن من عاشق موهاتم
+دونگهه چرا اینکارا رو برای من کردی؟
-دلیلش رو بعدا بهت میگم،الان کجا می رفتی؟البته خب سوال پرسیدن نداره اینجا خوابگاهه اکسوعه
+اهوم بیا باهم بریم
رفتیم با همدیگه جلو در
-تو بیا وایسا پشت سر من میخوام سهون رو سوپرایز کنم،من زنگ زدم الان میاد جلو در
+خیلی خب باشه
زنگ در رو زد،بعد از چند دقیقه سهون اومد جلو دیر
سهون:سلام هیونگ خوبی،آوردی کارت رو
-آره اونو ک آوردم فقط چشماتو ببند
سهون:واسه چی
-تو ببند
اومد پشت سر من و دستشو گذاشت دور کمرم
-حالا چشماتو باز کن
سهون:وایییی خداا،تو تو خود تانیاییی
+اهوم
-لباسات؟؟موهات؟
+به لطف دونگهه شدم تانیایی کاملا دخترونه
-خیلی خوشگل شدی،حالا بیا داخل یونسو منتطرته چون مهمون اونی باید باهم بریم
+باشه ،من رفتم دونگهه مرسی بابات همه چی،میبینمت
-برو عزیزم منتظرتم
کاری از نویسنده گروه: forough_wolf@ #exo #Gharibeh_ashena
تانیا:
رفتم سمت خوابگاه از در رفتم داخل
دونگهه:تانیا
+عههه سلام
حرف ننمیزد همینجوری نگام میکرد
+دونگهه،دونگههه
-چیی هاننن ببله سلام
+خوبی،چت شد؟
-خیلی قشنگ شدی،فک کنم خوب انتخاب کردم میدونستم این رنگ خیلی بهت میاد
+واقعا ازت ممنونم...خیلی وقت بود خوشحال نبودم،مرسی ک از اون وضعیت نجاتم داری،نبودی هیچ وقت اینطوری نمیشد
-خواهش میکنم بانوی زیبا،راستی خوب کردی موهاتو جمع نکردی اینطوری خیلی قشنگن من عاشق موهاتم
+دونگهه چرا اینکارا رو برای من کردی؟
-دلیلش رو بعدا بهت میگم،الان کجا می رفتی؟البته خب سوال پرسیدن نداره اینجا خوابگاهه اکسوعه
+اهوم بیا باهم بریم
رفتیم با همدیگه جلو در
-تو بیا وایسا پشت سر من میخوام سهون رو سوپرایز کنم،من زنگ زدم الان میاد جلو در
+خیلی خب باشه
زنگ در رو زد،بعد از چند دقیقه سهون اومد جلو دیر
سهون:سلام هیونگ خوبی،آوردی کارت رو
-آره اونو ک آوردم فقط چشماتو ببند
سهون:واسه چی
-تو ببند
اومد پشت سر من و دستشو گذاشت دور کمرم
-حالا چشماتو باز کن
سهون:وایییی خداا،تو تو خود تانیاییی
+اهوم
-لباسات؟؟موهات؟
+به لطف دونگهه شدم تانیایی کاملا دخترونه
-خیلی خوشگل شدی،حالا بیا داخل یونسو منتطرته چون مهمون اونی باید باهم بریم
+باشه ،من رفتم دونگهه مرسی بابات همه چی،میبینمت
-برو عزیزم منتظرتم
کاری از نویسنده گروه: forough_wolf@ #exo #Gharibeh_ashena
۱۲.۲k
۱۳ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.