رمان شازده کوچولو
رمان شازده کوچولو
پارت ۵۸
ارسلان: بغلش کردم و گفتم سکتم دادی فنچ کوچولو
دیانا: آروم موهامو نوازش میکرد آروم لب زدم ارسلان من نمیخوام از پیشت برم
ارسلان: جان ارسلان مگه من اجازه میدم تو رو از من بگیرن دوردونه
دیانا: لبخندی زدم
ارسلان: ای من قربونت برم
دیانا: سرم و با خجالت پایین انداختم
ارسلان: دختر قشنگم چرا انقدر خجالته
دیانا: نگاهمو به نگاهش دوختم اسمش و با ناز و زاری صدا زدم
ارسلان: با اینکه اسممو از زبونش شنیده بودم اما یه جوری اسممو گفت بنده دلم پاره شد از خود بی خود شدم و هلش دادم و افتاد تو جاش ل.ب.و گذاشتم رو ل.ب.ش
دیانا: از لبم اومد پایین که نالیدم ارسلان لطفا
ارسلان: فرشته کوچولو فردا پس فردا میخوای برام بچه بیاری این همه خجالت نکش
دیانا: از کلمه بچه دار شدن نفسم رفت
کامنت یادتون نره
۸ تا پارت هدیه برای ۵۰۰ تاییشدنمون
۵۰۰ تاییشدنمون مبارک
بریم برای ۵۱۰ تاییشدنمون و پارت های هدیه
پارت ۵۸
ارسلان: بغلش کردم و گفتم سکتم دادی فنچ کوچولو
دیانا: آروم موهامو نوازش میکرد آروم لب زدم ارسلان من نمیخوام از پیشت برم
ارسلان: جان ارسلان مگه من اجازه میدم تو رو از من بگیرن دوردونه
دیانا: لبخندی زدم
ارسلان: ای من قربونت برم
دیانا: سرم و با خجالت پایین انداختم
ارسلان: دختر قشنگم چرا انقدر خجالته
دیانا: نگاهمو به نگاهش دوختم اسمش و با ناز و زاری صدا زدم
ارسلان: با اینکه اسممو از زبونش شنیده بودم اما یه جوری اسممو گفت بنده دلم پاره شد از خود بی خود شدم و هلش دادم و افتاد تو جاش ل.ب.و گذاشتم رو ل.ب.ش
دیانا: از لبم اومد پایین که نالیدم ارسلان لطفا
ارسلان: فرشته کوچولو فردا پس فردا میخوای برام بچه بیاری این همه خجالت نکش
دیانا: از کلمه بچه دار شدن نفسم رفت
کامنت یادتون نره
۸ تا پارت هدیه برای ۵۰۰ تاییشدنمون
۵۰۰ تاییشدنمون مبارک
بریم برای ۵۱۰ تاییشدنمون و پارت های هدیه
- ۴.۳k
- ۱۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط