چندپارتی پارت
چندپارتی پارت۱
خون اشام جئون
__________________________
"ویو ا/ت"
داشتم از دانشگاه برمیگشتم اون خوابی که دیدم واقعا عجیب بود یعنی چی که یک لیوان خون بخور بعد تبدیل به خون اشام میشی وا کاملا مسخرس امروز باید میرفتم سراغ کار پس هرچی سریع تر گاز ماشین رو گرفتم و رفتم وقتی رسیدم خونه سریع رفتم حموم و یه دوش ۳۰مینی گرفتم لباسام رو عوض کردم یه لباس شیک پوشیدم اگه گفته های هانول درس باشه مثل اون موقع اسکلم نکنه یه اگهی استختامی داده بود بهم که برای که منشی میخواست یه شرکت بود سریع رفتم پایین به اجوما گفتم که من میرم اونم گفت که موفق باشم و رفتم وقتی رسیدی یه شرکت بزرگ بود رفتم تو که یه خانمی بود که انگار باردار بود بهش گفتم برای چی رفتم اومدم بهم یه فرم داد اونو پر کردم گفت برم داخل رفتم داخل که یه نفر رو صندلی بود که انگار رئیس این شرکت بود منم برگشتم گفتم
_ببخشید جناب جئون شمایین(مهربون)
+اره خودمم بده پرونده هاتو ببینم(سرد)
_بفرمایید(میده)
_پسره حتی از زمستون هم سردتره اما خوشتیپه(توی دلش)
_اح یجوری نگاه میکنه انگار چیزی گم کرده توی پرونده(توی ذهنش)
+خب سابقه کاریتون عالیه استخدامین فقط چنتا قوانین داره اگه باهاشون راه میای که من قبولت میکنم اگر هم نمیخوای میتونی بری(سرد)
_نه من مشکلی ندارم فقط قوانین چیه(سرد)
+یک با همه سرد رفتار میکنی دو تایم ناهار رو باید کنار خودم باشی چون منشی شخصیمی سه با کارکنانی که داداش دارن یا مرد هستن حرف نمیزنی چهار بعضی موقع ها باید به سفر کاری بریم و تو اجباره که بیای و شیشم تایم ناهار فقط غذا میخورین و تحد هیچ شرایطی حتی دم مرگ هم نباید غذا بخوری مگرنه اخراجی ولی اگر چیزی شود به خودم بگو و هفتمیش که وقتی بهت گفتم ترس برت نداره بری پیش پلیس قبوله(سرد)
_نه با تمام قوانین که موافق بودم اینم روش
+خب......ولش کن بعدا میفهمی
_نترس به کسی نمیگم که مافیایی منشیتما چرا باید بگم
+تو از کجا فهمیدی
_یقه گردنت رو خونش رو پاک نکردی
+بفهمم به کسی گفتی خودم استخونات رو میشکنم
_باشه اروم باشین نمیگم دوست پسر سابقم خودش یه مافیا بوده ولی به کسی نگفتم
+من یه سوال ازت بپرسم
_این چه حرفیه بپرسین
+تو دوست پسرت رو تنها گذاشتی یا اون
_من ولی اون هنوزم عاشقمه بعضی موقع ها واقعا کمکم میکنه واقعا باید یجوری زحمتش رو جبران کنم
+خب باشه میتونی بری
_چشم منونم جناب جئون
+موقع هایی که تنهاییم میتونی جونگکوک صدام کنی اما جلو کارکنا ارباب جئون صدام کن
_چشم
+و وقتی که تنهاییم باهام رسمی حرف نزن
_چ.. باشه
+الان هم داری میری بگو منشی قبلی بیاد
_باشه
+میتونی بری
_چش......باشه(میره)
_ببخشید ارباب جئون شمارا صدا کردن.....
خون اشام جئون
__________________________
"ویو ا/ت"
داشتم از دانشگاه برمیگشتم اون خوابی که دیدم واقعا عجیب بود یعنی چی که یک لیوان خون بخور بعد تبدیل به خون اشام میشی وا کاملا مسخرس امروز باید میرفتم سراغ کار پس هرچی سریع تر گاز ماشین رو گرفتم و رفتم وقتی رسیدم خونه سریع رفتم حموم و یه دوش ۳۰مینی گرفتم لباسام رو عوض کردم یه لباس شیک پوشیدم اگه گفته های هانول درس باشه مثل اون موقع اسکلم نکنه یه اگهی استختامی داده بود بهم که برای که منشی میخواست یه شرکت بود سریع رفتم پایین به اجوما گفتم که من میرم اونم گفت که موفق باشم و رفتم وقتی رسیدی یه شرکت بزرگ بود رفتم تو که یه خانمی بود که انگار باردار بود بهش گفتم برای چی رفتم اومدم بهم یه فرم داد اونو پر کردم گفت برم داخل رفتم داخل که یه نفر رو صندلی بود که انگار رئیس این شرکت بود منم برگشتم گفتم
_ببخشید جناب جئون شمایین(مهربون)
+اره خودمم بده پرونده هاتو ببینم(سرد)
_بفرمایید(میده)
_پسره حتی از زمستون هم سردتره اما خوشتیپه(توی دلش)
_اح یجوری نگاه میکنه انگار چیزی گم کرده توی پرونده(توی ذهنش)
+خب سابقه کاریتون عالیه استخدامین فقط چنتا قوانین داره اگه باهاشون راه میای که من قبولت میکنم اگر هم نمیخوای میتونی بری(سرد)
_نه من مشکلی ندارم فقط قوانین چیه(سرد)
+یک با همه سرد رفتار میکنی دو تایم ناهار رو باید کنار خودم باشی چون منشی شخصیمی سه با کارکنانی که داداش دارن یا مرد هستن حرف نمیزنی چهار بعضی موقع ها باید به سفر کاری بریم و تو اجباره که بیای و شیشم تایم ناهار فقط غذا میخورین و تحد هیچ شرایطی حتی دم مرگ هم نباید غذا بخوری مگرنه اخراجی ولی اگر چیزی شود به خودم بگو و هفتمیش که وقتی بهت گفتم ترس برت نداره بری پیش پلیس قبوله(سرد)
_نه با تمام قوانین که موافق بودم اینم روش
+خب......ولش کن بعدا میفهمی
_نترس به کسی نمیگم که مافیایی منشیتما چرا باید بگم
+تو از کجا فهمیدی
_یقه گردنت رو خونش رو پاک نکردی
+بفهمم به کسی گفتی خودم استخونات رو میشکنم
_باشه اروم باشین نمیگم دوست پسر سابقم خودش یه مافیا بوده ولی به کسی نگفتم
+من یه سوال ازت بپرسم
_این چه حرفیه بپرسین
+تو دوست پسرت رو تنها گذاشتی یا اون
_من ولی اون هنوزم عاشقمه بعضی موقع ها واقعا کمکم میکنه واقعا باید یجوری زحمتش رو جبران کنم
+خب باشه میتونی بری
_چشم منونم جناب جئون
+موقع هایی که تنهاییم میتونی جونگکوک صدام کنی اما جلو کارکنا ارباب جئون صدام کن
_چشم
+و وقتی که تنهاییم باهام رسمی حرف نزن
_چ.. باشه
+الان هم داری میری بگو منشی قبلی بیاد
_باشه
+میتونی بری
_چش......باشه(میره)
_ببخشید ارباب جئون شمارا صدا کردن.....
- ۹.۰k
- ۲۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط