LOVE AGAIN
LOVE AGAIN
PART 2/13
ا/ت: حالا که فکر میکنم تا حالا نشده من با یونگی تنها بشم.
هوففففف چرا دارم به این فکر میکنم
رفتم پیشه یونا.
یونا: اععععععع ا/ت اومدی
ا/ت: (با یه قیافه ترسناک نگاهش کردم)
یونا: یاااااااااا ببخشید ذوق کردم یادم رفت در بزنم (با لحن کیوت)
ا/ت: اوکی حالا چی شده انقدر ذوق کردی
یونا: ته ته قول داده امشب همه برین شام بیرون خوشبگذرونیمممممممممم
ا/ت: (بیرونننننننن مثله اینکه مجبورم بیام) اوکییییی منم میاممم
یونا: باشهههه هورااااااااااا ته ته کجایییییییییی
ا/ت: دلم برای تهیونگ میسوزه تحمل کردن یونا یکمی سخته.............ولی پر انرژی بودنش باعث میشه حاله ادم خوب بشه
شب ا/ت ویو:
رفتم دوش گرفتمو اومدم یه ارایشمو با ریمل و رژه زرشکی تکمیل کردم
لباسمو پوشیدمو رفتم پایین.(عکس لباس ا/ت تو هایلات هست)
پایین همه بودن ولی یونگی نبود .
ا/ت:پس یونگی کجاست؟؟؟
میا:نگران نباش بیرونه
ا/ت : بیاین بریم دیگه
از در رفتم بیرون که به یونگی برخورد کردم و افتادم بغلش
ا/ت :ایییییی ببخشید
یهو دستم گرفت و رفتیم سمته ماشین
یونگی :سوار شو بیبی
ا/ت: باشه پیشیه جذاب
یونگی: پیشیه جذاب؟
ا/ت: اوهوم
همه اومدن سوار شد
یونا و میا هی زل میزدن بهم یهو یونا داد زدو گفت:
یونا: میدونستم تو و.................
یهو جلوی دهنشو گرفتمو نشست.
ا/ت: اره یونا ارههههه حالا بشین ابرومو نبر
یونا: اوکی همه چیو بهم میگی خبببببببب؟
ا/ت: باشههههه
میا:.............
ا/ت: مثله اینکه قراره به میا و یونا همه چیو بگم نه؟
میا و یونا: دقیقااااااااااا
ا/ت:هییییییییی
رفتیم رستوران غذا سفارش دادیمو خوردیم.
بعدش یکم مست کردم یکم که نه.................بیش از اندازه
چند ساعت بعد رفتیم خونه نفمیدم چچوری رفتم فقط گرفتم خوابیدم
PART 2/13
ا/ت: حالا که فکر میکنم تا حالا نشده من با یونگی تنها بشم.
هوففففف چرا دارم به این فکر میکنم
رفتم پیشه یونا.
یونا: اععععععع ا/ت اومدی
ا/ت: (با یه قیافه ترسناک نگاهش کردم)
یونا: یاااااااااا ببخشید ذوق کردم یادم رفت در بزنم (با لحن کیوت)
ا/ت: اوکی حالا چی شده انقدر ذوق کردی
یونا: ته ته قول داده امشب همه برین شام بیرون خوشبگذرونیمممممممممم
ا/ت: (بیرونننننننن مثله اینکه مجبورم بیام) اوکییییی منم میاممم
یونا: باشهههه هورااااااااااا ته ته کجایییییییییی
ا/ت: دلم برای تهیونگ میسوزه تحمل کردن یونا یکمی سخته.............ولی پر انرژی بودنش باعث میشه حاله ادم خوب بشه
شب ا/ت ویو:
رفتم دوش گرفتمو اومدم یه ارایشمو با ریمل و رژه زرشکی تکمیل کردم
لباسمو پوشیدمو رفتم پایین.(عکس لباس ا/ت تو هایلات هست)
پایین همه بودن ولی یونگی نبود .
ا/ت:پس یونگی کجاست؟؟؟
میا:نگران نباش بیرونه
ا/ت : بیاین بریم دیگه
از در رفتم بیرون که به یونگی برخورد کردم و افتادم بغلش
ا/ت :ایییییی ببخشید
یهو دستم گرفت و رفتیم سمته ماشین
یونگی :سوار شو بیبی
ا/ت: باشه پیشیه جذاب
یونگی: پیشیه جذاب؟
ا/ت: اوهوم
همه اومدن سوار شد
یونا و میا هی زل میزدن بهم یهو یونا داد زدو گفت:
یونا: میدونستم تو و.................
یهو جلوی دهنشو گرفتمو نشست.
ا/ت: اره یونا ارههههه حالا بشین ابرومو نبر
یونا: اوکی همه چیو بهم میگی خبببببببب؟
ا/ت: باشههههه
میا:.............
ا/ت: مثله اینکه قراره به میا و یونا همه چیو بگم نه؟
میا و یونا: دقیقااااااااااا
ا/ت:هییییییییی
رفتیم رستوران غذا سفارش دادیمو خوردیم.
بعدش یکم مست کردم یکم که نه.................بیش از اندازه
چند ساعت بعد رفتیم خونه نفمیدم چچوری رفتم فقط گرفتم خوابیدم
۱۹.۸k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.