عشق یهویی³⁰
عشقیهویی³⁰
*ویو فردا*
اتویو
بیدار شدم دیدم بغلم تهیونگم
عوفففف..امروز ده تا کار ریخته رو سرم
آروم از بغل تهیونگ در اومدم
یکمی تکون خورد و بعدش چشاشو وا کرد
تهیونگ ـ سلام ات..خوبی؟
ات ـ علیک، هوم تو خوبی؟
تهیونگ ـ مرسی...بریم صبونه بخوریم؟
ات ـ اره..پاشو
رفتیم پایین و پنکیک درست کردم
تهیونگ ـ تو اشپزی بلدی؟
ات ـ نه..پس الان دارم چیکا میکنم؟
تهیونگ ـ سوال کردم خو..
ات ـ تو بیا بخور من باید برم
تهیونگ ـ کجا؟
ات ـ امروز کلی کار دارم..
تهیونگ ـ میشه منم بیام؟
ات ـ اگه میای فقد باید پیش فیلم بردارا وایستیهااا
تهیونگ ـ باشه..
ات ـ پس زود باش...او راستی بزار برای یونگی ی نامه بزارم
تهیونگ ـ باش..
*ویو داخل اونجایی ک فیلم برداری میکنن*
ات ـ سلام دخترا..سلام هیونجین
هیونجین ـ سلام..ایشون کین؟*اشاره ب تهیونگ*
ات ـ پسر عمومه
هیونجین ـ خوشوقتم*لبخند*
تهیونگ ـ منم همینطور*سرد*
فیلم بردار ـ بیاین داریم شروع میکنیممم
ات ـ تهیونگ ما دیگه میریم..خسته شدی برو خونه
تهیونگ ـ اوک...فایتینگگگگ*کیوت*
ات ـ یکاری نکن بیام بکشمتااا*پوکر*
تهیونگ ـ بی احساس...
اتویو
مجری ازمون کلی سوال میپرسید
مجری ـ کیم ات شما خیلی ب هیونجین میاین..تازه رابطتونم خیلی عالیه...رلین؟
ات ـ نه نه..ما فقد دوتا دوستیم..ن کمتر ن بیشتر!
هیونجین ـ درسته!
تهیونگویو
وایییی دارم اتیش میگیرممممم
اخه چرا ب این دوتا گیر دادهههه؟؟؟؟
*ویو بعداز کلی سوال پاسخ*
لیسا ـ بچها آماده شین برای موزیک ویدیو
ات و دخترا ـ اوکیی
هیونجین ـ خدافظ ات
ات ـ خدافظ
(بچها براتون ی تیکه از موزیک ویدیو رو میزارم)
*ویو بعداز گرفتن فیلم*(گشادی میباره😔👍)
ات ـ هوفف خسته شدمممممممم
تهیونگویو
ات..خیلی جذابه!
تهیونگ ـ عالی بودددد!
ات ـ عه تو هنو اینجایی؟
تهیونگ ـ ن یکی شبیه من داره باهات حرف میزنه! اینجام دیگه
ات ـ اها..دخترا من خسته شدم دیگه..بای
دخترا ـ باییی
ات ـ ته بیا بریم
*ذهن تهیونگ*: الان ب من گف ته؟عرررررررر
ــــ
بچها از بعضیاتون خیلی دلخورم
من باهاتون شوخی میکنم، اونوقت با فش جوابمو میدین؟
جنبه ندارین بگین دیگه باهاتون شوخی نکنم
و اینکه زیاد نگین بعدی
میدونم دوست دارین پارتارو زود ب زود بزارم
ولی نمیتونم هر دیقه بزارم ک
امیدوارم درک کنین و ناراحت نشین
*ویو فردا*
اتویو
بیدار شدم دیدم بغلم تهیونگم
عوفففف..امروز ده تا کار ریخته رو سرم
آروم از بغل تهیونگ در اومدم
یکمی تکون خورد و بعدش چشاشو وا کرد
تهیونگ ـ سلام ات..خوبی؟
ات ـ علیک، هوم تو خوبی؟
تهیونگ ـ مرسی...بریم صبونه بخوریم؟
ات ـ اره..پاشو
رفتیم پایین و پنکیک درست کردم
تهیونگ ـ تو اشپزی بلدی؟
ات ـ نه..پس الان دارم چیکا میکنم؟
تهیونگ ـ سوال کردم خو..
ات ـ تو بیا بخور من باید برم
تهیونگ ـ کجا؟
ات ـ امروز کلی کار دارم..
تهیونگ ـ میشه منم بیام؟
ات ـ اگه میای فقد باید پیش فیلم بردارا وایستیهااا
تهیونگ ـ باشه..
ات ـ پس زود باش...او راستی بزار برای یونگی ی نامه بزارم
تهیونگ ـ باش..
*ویو داخل اونجایی ک فیلم برداری میکنن*
ات ـ سلام دخترا..سلام هیونجین
هیونجین ـ سلام..ایشون کین؟*اشاره ب تهیونگ*
ات ـ پسر عمومه
هیونجین ـ خوشوقتم*لبخند*
تهیونگ ـ منم همینطور*سرد*
فیلم بردار ـ بیاین داریم شروع میکنیممم
ات ـ تهیونگ ما دیگه میریم..خسته شدی برو خونه
تهیونگ ـ اوک...فایتینگگگگ*کیوت*
ات ـ یکاری نکن بیام بکشمتااا*پوکر*
تهیونگ ـ بی احساس...
اتویو
مجری ازمون کلی سوال میپرسید
مجری ـ کیم ات شما خیلی ب هیونجین میاین..تازه رابطتونم خیلی عالیه...رلین؟
ات ـ نه نه..ما فقد دوتا دوستیم..ن کمتر ن بیشتر!
هیونجین ـ درسته!
تهیونگویو
وایییی دارم اتیش میگیرممممم
اخه چرا ب این دوتا گیر دادهههه؟؟؟؟
*ویو بعداز کلی سوال پاسخ*
لیسا ـ بچها آماده شین برای موزیک ویدیو
ات و دخترا ـ اوکیی
هیونجین ـ خدافظ ات
ات ـ خدافظ
(بچها براتون ی تیکه از موزیک ویدیو رو میزارم)
*ویو بعداز گرفتن فیلم*(گشادی میباره😔👍)
ات ـ هوفف خسته شدمممممممم
تهیونگویو
ات..خیلی جذابه!
تهیونگ ـ عالی بودددد!
ات ـ عه تو هنو اینجایی؟
تهیونگ ـ ن یکی شبیه من داره باهات حرف میزنه! اینجام دیگه
ات ـ اها..دخترا من خسته شدم دیگه..بای
دخترا ـ باییی
ات ـ ته بیا بریم
*ذهن تهیونگ*: الان ب من گف ته؟عرررررررر
ــــ
بچها از بعضیاتون خیلی دلخورم
من باهاتون شوخی میکنم، اونوقت با فش جوابمو میدین؟
جنبه ندارین بگین دیگه باهاتون شوخی نکنم
و اینکه زیاد نگین بعدی
میدونم دوست دارین پارتارو زود ب زود بزارم
ولی نمیتونم هر دیقه بزارم ک
امیدوارم درک کنین و ناراحت نشین
۲۵.۹k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.