My Brother
پارت 3
که جیهوپ گفت: جینهو مامان بابا قراره چند وقت برن مسافرت پس از این به بعد قراره با من بیای کمپانی تا مامان بابا برگردن
جینهو: باشه داداشی
جیهوپ: افرین دختر خوب حالا بشین بریم
(پرش به پارکینگ کمپانی)
جیهوپ: خاب خواهر کوچولو رسیدیم به کمپانی یادتت نره وقتی رفتیم داخل به همه سلام کنیا باشه
جینهو: چشم.. یادم نمیره
ویو ادمین
از ماشین پیاده شدن جیهوپ دست جینهو رو گرفت و از پارکینگ خارج شدن و رسیدن جلوی در کمپانی نگهبانا درو باز کردن اون ها وارد شدن.......
ویو جینهو
داشتم با داداشی وارد سالن تمرین میشدم که یهو احساس کردم روی هوا ام برگشتم دیدم جیمین اوپا منو داره تو هوا میچرخونه
جینهو: سلام جیمین اوپا
جیمین: سلام جوجه
جیهوپ: هییی جیمین خواهرمو کشتی بزارش زمین
جیمین: اوه ببخشید ☺️🤣
ویو جیهوپ
وارد سال تمرین شدیم الان نزدیک یک ساعته پسرا دارن با جینهو بازی میکنن
جیهوپ: هیی پسرا بسه دیگه بیایین تمرین کنیم
جینهو: ......
🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🤍🖤🤍🖤
انچه خواهید دید
من میترسم
کی میان.
پری دریایی
🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🤍🖤
شرط
لایک 10
کامنت 5
فالو 3
که جیهوپ گفت: جینهو مامان بابا قراره چند وقت برن مسافرت پس از این به بعد قراره با من بیای کمپانی تا مامان بابا برگردن
جینهو: باشه داداشی
جیهوپ: افرین دختر خوب حالا بشین بریم
(پرش به پارکینگ کمپانی)
جیهوپ: خاب خواهر کوچولو رسیدیم به کمپانی یادتت نره وقتی رفتیم داخل به همه سلام کنیا باشه
جینهو: چشم.. یادم نمیره
ویو ادمین
از ماشین پیاده شدن جیهوپ دست جینهو رو گرفت و از پارکینگ خارج شدن و رسیدن جلوی در کمپانی نگهبانا درو باز کردن اون ها وارد شدن.......
ویو جینهو
داشتم با داداشی وارد سالن تمرین میشدم که یهو احساس کردم روی هوا ام برگشتم دیدم جیمین اوپا منو داره تو هوا میچرخونه
جینهو: سلام جیمین اوپا
جیمین: سلام جوجه
جیهوپ: هییی جیمین خواهرمو کشتی بزارش زمین
جیمین: اوه ببخشید ☺️🤣
ویو جیهوپ
وارد سال تمرین شدیم الان نزدیک یک ساعته پسرا دارن با جینهو بازی میکنن
جیهوپ: هیی پسرا بسه دیگه بیایین تمرین کنیم
جینهو: ......
🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🤍🖤🤍🖤
انچه خواهید دید
من میترسم
کی میان.
پری دریایی
🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🤍🖤
شرط
لایک 10
کامنت 5
فالو 3
۶.۴k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.