پارت۱
#شیطان_درون_من
#پارت_یک
های گایز من لی ات هستم 21 سالمه و 10 ساله تو رشته ی تکواندو ماهرم و چند بار مدال طلا جهانی هم گرفت اما بخاطر آسیب هایی که دیدم دکتر گفته باید تکواندو بزارم کنار و منم مجور شدم بزارم کنار البته من رشته های ورزشی دیگه ای مثل بوکس ، والیبال ، بسکتبال هم میرم.
وخوب بیاید درمورد اندام و قیافم و خانوادم براتون بگم من یه دختر پولدارم که تو سن 11 سالگی پدر و نادرم و از دست دادم و فقط یه دختر خاله به اسم میا دارم.
من اندارم مانکنی دارم و چشمای سبز با موهای طلایی که هر چند وقت یبار رنگشون میکنم
خوب دیگه زیاد ور حرفی کردم بریم به زمان حال :
مثل همیشه ساعت گوشیم زنگ خورد و من از خواب بیدار شدم و رفتم به اتاق ورزشم همیشه عادت داشتم قبل صبحانه ورزش کنم.
وقتی که ورزشم تموم شد خدمت کار صدام کرد که برم صبحانه بخور بعد از تموم شدن صبحانه میا بهم زنگ زد
( علامت میا / )
+های خر
/های گاو خوبی چکار میکنی
+هیچ دارم مثل همیشه ورزش میکنم
/وای خسته نشدی انقدر ورزش کردی
+نه
/اوکی میای امروز بریم بار؟؟
+اوکی راستی ساعت چند
/ساعت 8 میام دنبالت
+اوکی
بعد از خدافظی قطع کردم و رفتم لباس انتخاب کنم(عکسشو میزارم)
بعد از انتخاب لباس رفتم حمام و یه دوش 30 مینی گرفتم و اومدم بیرون دیدم که ساعت 4 رفتم ناهار خوردم و اومدم دوباره تو اتاقم روی تخت دراز کشیدم که چشمام گرم شد و خوابم برد.
یهو از خوب بیدار شدم که دیدم ساعت 7 سریع رفتم لباسمو پوشیدم یه آرایش ساده کردم که دیدم ساعت 7:45 بوتام و پوشیدم که دیدم میا زنگ زد بیا پایین و منم رفتم پایین
/اوه چه خوشگل شدی
+بودم
/دروغ گفتم شبیه میمون شدی
+من آیینه نیستم عزیزم
/سگ
بعد راه گفتاد و رفیتم بار.
وقتی وارد شدیم من رفتم سر یکی از صندلی ها نشستم و یه نوشیدنی سفارش دادم اوه راستی من ظریفتم خیلی بالاست و بعد از 8 پیک شاید مست میشم.
داشتم نوشیدنی و میخوردم که یهو دیدم میا مست مسته و یکی از پسرا داره دستشو می کشه و میبره تو اتاق سریع بلند شدم رفتم پسره رو کشیدم عقب و میا رو آوردم عقب که یهو...
تو خماری بمونید😌...
#پارت_یک
های گایز من لی ات هستم 21 سالمه و 10 ساله تو رشته ی تکواندو ماهرم و چند بار مدال طلا جهانی هم گرفت اما بخاطر آسیب هایی که دیدم دکتر گفته باید تکواندو بزارم کنار و منم مجور شدم بزارم کنار البته من رشته های ورزشی دیگه ای مثل بوکس ، والیبال ، بسکتبال هم میرم.
وخوب بیاید درمورد اندام و قیافم و خانوادم براتون بگم من یه دختر پولدارم که تو سن 11 سالگی پدر و نادرم و از دست دادم و فقط یه دختر خاله به اسم میا دارم.
من اندارم مانکنی دارم و چشمای سبز با موهای طلایی که هر چند وقت یبار رنگشون میکنم
خوب دیگه زیاد ور حرفی کردم بریم به زمان حال :
مثل همیشه ساعت گوشیم زنگ خورد و من از خواب بیدار شدم و رفتم به اتاق ورزشم همیشه عادت داشتم قبل صبحانه ورزش کنم.
وقتی که ورزشم تموم شد خدمت کار صدام کرد که برم صبحانه بخور بعد از تموم شدن صبحانه میا بهم زنگ زد
( علامت میا / )
+های خر
/های گاو خوبی چکار میکنی
+هیچ دارم مثل همیشه ورزش میکنم
/وای خسته نشدی انقدر ورزش کردی
+نه
/اوکی میای امروز بریم بار؟؟
+اوکی راستی ساعت چند
/ساعت 8 میام دنبالت
+اوکی
بعد از خدافظی قطع کردم و رفتم لباس انتخاب کنم(عکسشو میزارم)
بعد از انتخاب لباس رفتم حمام و یه دوش 30 مینی گرفتم و اومدم بیرون دیدم که ساعت 4 رفتم ناهار خوردم و اومدم دوباره تو اتاقم روی تخت دراز کشیدم که چشمام گرم شد و خوابم برد.
یهو از خوب بیدار شدم که دیدم ساعت 7 سریع رفتم لباسمو پوشیدم یه آرایش ساده کردم که دیدم ساعت 7:45 بوتام و پوشیدم که دیدم میا زنگ زد بیا پایین و منم رفتم پایین
/اوه چه خوشگل شدی
+بودم
/دروغ گفتم شبیه میمون شدی
+من آیینه نیستم عزیزم
/سگ
بعد راه گفتاد و رفیتم بار.
وقتی وارد شدیم من رفتم سر یکی از صندلی ها نشستم و یه نوشیدنی سفارش دادم اوه راستی من ظریفتم خیلی بالاست و بعد از 8 پیک شاید مست میشم.
داشتم نوشیدنی و میخوردم که یهو دیدم میا مست مسته و یکی از پسرا داره دستشو می کشه و میبره تو اتاق سریع بلند شدم رفتم پسره رو کشیدم عقب و میا رو آوردم عقب که یهو...
تو خماری بمونید😌...
۲.۵k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.