"حرکت ناگهانی⁹"

جیمین : اگه بیای ددی قول میده اروم باشه( من دردم گرفت)
ا.ت: اوفففف .
جیمین ی بوس کوتاه گذاشت رو لبای ا.ت
ا‌ت چندتا پلک تند زد
ا.ت: عههههه چرا منو خر میکنی
جیمین از ماشین پیاده شد و در و واسه ا‌.ت باز کرددستش رو سمت ا.ت دراز کرد و از ماشین پیاده کرد و در و پشت سرش بست

از زبون ا.ت

وارد سالن شدیم و بوی تند الکل خفمون کرد
به جیمین گفتم که نمیتونم بوی شراب رو تحمل کنم اما اون سرگرم دوستاش بود
رفتیم با داداشم و خواهر جیمین و حیمین و چندتا از دوستاشون سر ی میزنشستیم .برامون ی شراب سرخ رنگ اوردن جیمین دوستاش تا تهش رو خوردن ( همون که دست ا.ت تو پارت قبل بود)
منم ی مقدار خوردم اما انقدری تلخ بود که میخواستم بالا بیارم
جیمین : خوشگلم خیلی درصدش بالاست
دیدگاه ها (۳)

جیمین :خوشگلم خیلی درصدش بالاست بهتره نخوریا.ت: هومممم نه خی...

^حرکت ناگهانی ¹¹^

"حرکت ناگهانی⁸"

"حرکت ناگهانی⁷"

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

"سرنوشت "p,30...۱۰ مین بعد ....ماشین جیهوپ جلوی کلبه ی چوبی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط