سناریو وقتی تو دعوا بهت سیلی میزنه
سناریو وقتی تو دعوا بهت سیلی میزنه
میدوریا : شوکه از کاری که کرده سرش رو پایین میندازه و گریه میکنه
وقتی بهت سیلی میزنه عصبی داد میزنه
باکوگو : همش تقصیر خودته
ا. ت : چیـ؟ من؟...
باکوگو : اگه عصبیم نمیکردی روت دست بلند نمیکردم
ا.ت : برو بابا دیوونه
تودوروکی : ( عصبی از خونه میره بیرون و تا شب برنمیگرده )
توکویامی :( با سایه سیاه خلوت کرده و داره مشاوره میگیره )
مینتا : ( ایشون قدش به شما نمیرسه )
سرو : ( عصبی دستش رو تو موهاش میکنه و آروم میگه متاسفه )
ساتو :( دستشو بلند میکنه و محکم یه مشت به صورتش میزنه که پشمات میریزه )
شوجی : ( تو هم میزنی تو گوشش )
اوجیرو : ( پشت یر هم ازت عذر خواهی میکنه )
میدوریا : شوکه از کاری که کرده سرش رو پایین میندازه و گریه میکنه
وقتی بهت سیلی میزنه عصبی داد میزنه
باکوگو : همش تقصیر خودته
ا. ت : چیـ؟ من؟...
باکوگو : اگه عصبیم نمیکردی روت دست بلند نمیکردم
ا.ت : برو بابا دیوونه
تودوروکی : ( عصبی از خونه میره بیرون و تا شب برنمیگرده )
توکویامی :( با سایه سیاه خلوت کرده و داره مشاوره میگیره )
مینتا : ( ایشون قدش به شما نمیرسه )
سرو : ( عصبی دستش رو تو موهاش میکنه و آروم میگه متاسفه )
ساتو :( دستشو بلند میکنه و محکم یه مشت به صورتش میزنه که پشمات میریزه )
شوجی : ( تو هم میزنی تو گوشش )
اوجیرو : ( پشت یر هم ازت عذر خواهی میکنه )
۴.۰k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.