الماسه محافظ شده پارت

الماسه محافظ شده 🐉(پارت ۳)

سلام دوستان بریم که ادامه ی داستان😊



میا: اسم این پسره لیامه هست بعضی بچه ها صداش می کنن شاهزاده، قدرتش این که یخ و اتش درست میکنه خیلی هم مهربونه و باحال ،
اون پسره هم اسمش رایانه قدرت آبو داره
تازه رایان بنده دوست پسرمه
الا: جدی
میا: اره
میا: اون یکی هم اسمش توماسه قدرت رعدو برقه و تازه دوست پسره سوفیا بوده (داره اهسته توی گوشه الا گفت) چند سال پیش دعوا شون شد بخاطره همین بهم زدن
سوفیا با عصبانیت: دارم صداتو میشنوم، میشه راجبش حرف نزنی
میا: باشهه بابا
میا : اسم این یکی هم اَرنه قدرت پرواز کردنو داره
الا: شبیه قدرت اواس
میا: بله برادر اواس جونم
الا: جدی
اوا: اره
الا: چه جالب منم برادر دارم رفته خارج
اوا:عه چه خوب
میا: جدی
الا: بله بعدن دربارش حرف میزنیم
اوا: باش گلم
میا: باش، خب اسم های رفیق های لیامو بهت گفتم براچی پرسیدی؟
میا با کنجکاوی: نگو که ی کی از اونا برخوردی، بگو کدومشون برخورد کردی؟
الا: با لیام برخورد کردم
دوستای میا با هم زمان: جدییییی
میا: جدی
الا: اره، کجاش عجیبه؟
اوا: خوش بحالت
سوفیا: واقعا
اما: واقعا
الا با تعجب: براچی خوش بحالم؟
میا: چون خیلی خوش تیپه
الا تو ذهنش: واقعا که
میا: خب با من موافقید بریم حیاط
سوفیا: باشه
اوا: باش
اما: باشه
الا: باش بریم
از صندلی بلند شدیم و به طرف حیاط رفتیم و روی چمنها نشستیم و درحاله که با دوستام صحبت می کردم حس کردم یکی پشت سرم ایستاده دوستام را دیدم که با تعجب به پشتم نگاه میکردن یه نگاهیی کردم دیدممم......








خب بچه ها اینم پارته ۲ مش تموم شد ادامه دارد منتظر بمونی خشگله های من لایک فراموش نشه مواظبه خودتون باشید بای😘

#رمان
دیدگاه ها (۷)

الماس محافظ شده🐉(پارت 4)سلام دوستان خب بریم ادامه داستان ...

الماس محافظ شده🐉(پارت 5)سلام دوستان چطورین ببخشید پارت بعدی...

🐉الماسه محافظ شده 🐉(پارت ۲)سلام دوستان بریم که ادامه ی داستا...

پیجه دومم https://wisgoon.com/hanako123

حس های ممنوعه ۳

خب خب بریم واسه پارت نهم

سناریو [درخواستی]وقتی دختر ۱۴ سالتون رو با دوست پسرش میبینین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط