برشیازیککتاب

#برشی_از_یک_کتاب 📚
#مادرم به پرستارهایی که در بیمارستان‌های مختلف از #پدرم مراقبت کرده بودند #حسادت می‌کرد. #دلش می‌خواست پدرم سلامتی‌اش را فقط مدیون او بداند،
می‌خواست پدرم به #وفاداری خستگی ناپذیر او اهمیت دهد.
#دیکتاتوری روی دیگر #فداکاری است.
#مارگارت_اتوود
از کتاب : آدمکش کور
دیدگاه ها (۱)

#برشی_از_یک_کتاب 📚 روزی روزگاری #موجی #عاشق #صخره ای بود که...

#برشی_از_یک_کتاب 📚 یا #باهم قدم میزدیم. دست در دست. #ساکت. غ...

هر آدمی به‌جز #عشق یه" #رفیق " نیاز دارهکه جلویِ اون #خودش ب...

همیشه #صبر کردن، #بخشیدن ، #ماندن و #تحمل کردن به این معنا ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط