part 8
part 8
(آسیه نتیجه رو به آیبیکه هم نشون میده بعد با هم میرن آزمایشگاه و...)
ساعت7شب
(دیگه کم کم دوروک باید برسه آسیه هم ساندویچ و کیک درست کرده بود تا وقتی دوروک اومد برن بیرون ولی چیزی به دوروک نگفته بود تو همین وضعیت زنگ در به صدا در میاد و آسیه میره تا درو باز کنه)
آسیه: سلام خوش اومدی
دوروک:سلام قربونت
-برو لباسات رو عوض کن
+براچی
-همینطوری دوست دارم امشب بریم بیرون🥺
+باش،الان سریع یه دوش میگیرم و آماده میشم
(وقتی که دوروک میره تو حمام آسیه هم اروم
دستشو میکشه رو شکمش و میگه) :وروجک مامان مطمعنم باباتم با شنیدن خبر اومدن تو خیلی ذوق زده میشه🥰
توماشین آسیه به دوروک میگه
آسیه:بنظرم بریم ویلا! میشه؟🥺
دوروک:ویلا؟ نمیدونم آخه از اینجا تا ویلا یکم راهش طولانیه؛
-عععععع 🥲
+دوست داشتی بریم؟
-اوهوممم 🥺
+ وای قربونت برم اونطوری نگاه نکن باش الان میریم
(آسیه میخنده بعدش هم بعد هم سرشو تکیه میده یه صندلی و میخوابه)
30 دقیقه بعد ویلا🏡
آسیه هنوز خوابه دوروک هم میره تا آروم بیدارش کنه؛ آروم سرش رو میبوسه و با صدای آروم میگه :
آسیم، بلند شو قربونت بشم رسیدیم🙂
(آسیه آروم چشاشو باز میکنه)
-رسیدیم؟
+آره قربونت بشم بیا پایین
(دستش رو آروم میگیره تا پیاده بشه و میرن داخل)
(آسیه نتیجه رو به آیبیکه هم نشون میده بعد با هم میرن آزمایشگاه و...)
ساعت7شب
(دیگه کم کم دوروک باید برسه آسیه هم ساندویچ و کیک درست کرده بود تا وقتی دوروک اومد برن بیرون ولی چیزی به دوروک نگفته بود تو همین وضعیت زنگ در به صدا در میاد و آسیه میره تا درو باز کنه)
آسیه: سلام خوش اومدی
دوروک:سلام قربونت
-برو لباسات رو عوض کن
+براچی
-همینطوری دوست دارم امشب بریم بیرون🥺
+باش،الان سریع یه دوش میگیرم و آماده میشم
(وقتی که دوروک میره تو حمام آسیه هم اروم
دستشو میکشه رو شکمش و میگه) :وروجک مامان مطمعنم باباتم با شنیدن خبر اومدن تو خیلی ذوق زده میشه🥰
توماشین آسیه به دوروک میگه
آسیه:بنظرم بریم ویلا! میشه؟🥺
دوروک:ویلا؟ نمیدونم آخه از اینجا تا ویلا یکم راهش طولانیه؛
-عععععع 🥲
+دوست داشتی بریم؟
-اوهوممم 🥺
+ وای قربونت برم اونطوری نگاه نکن باش الان میریم
(آسیه میخنده بعدش هم بعد هم سرشو تکیه میده یه صندلی و میخوابه)
30 دقیقه بعد ویلا🏡
آسیه هنوز خوابه دوروک هم میره تا آروم بیدارش کنه؛ آروم سرش رو میبوسه و با صدای آروم میگه :
آسیم، بلند شو قربونت بشم رسیدیم🙂
(آسیه آروم چشاشو باز میکنه)
-رسیدیم؟
+آره قربونت بشم بیا پایین
(دستش رو آروم میگیره تا پیاده بشه و میرن داخل)
۱.۸k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.