Part24

÷پس ازم میترسی نه؟!*عربده
+اره میترسم چـ*بغض.استرس
÷چون چی هاا*عصبی
+چون تو یـ عوضیه خودخواه سردی که هیچکس دوست نداره*دادو استرس
÷............
+جونگ کوک من بـ
÷من خوادخواهم؟ من عوضیم؟
+یـ شب ازهم دور باشیم باشه فقط یـ شب
÷چی
+کوک من هنوزم عاشقتم ولی بزار ببخشمت بهم حق بده لطفاا*بغض شدید
÷اگه تو میخوای باشه*گریه ولی تو حالت سرد جوری که فقط اشکاش میریزن
÷من میرم امشب تنها باش خودت خواستی و دوسـ هیچی
+منم دوست دارم
÷فعلا

ا.ت. ویو
کوک رفت منم تنها تو خونه نشسته بودم و گریه میکردم هوففف
(ات داشت با خودش حرف میزد که یهو پنجره شکست چون طبقه پایین بود ترسیده بود و کسی تو عمارت نبود ات تو عمارت تنهای تنها شده بود)
یـ جعبه؟ وقتی بازش کردم توش خرس بود ولی نه یـ خرس معمولی خرسی که سئوجون بهم داده بود و من دوسال پیش گمش کردم یعنی اون برگشته الان تو این موقعیت دقیقا وقتی که کوک نیس اوکی باشه من ارومم
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
ـ
پرش زمانی به صبـــ


کوک.ویو
رفتم تو که
دیدگاه ها (۰)

17 هفته گذشته که پیجم به گا رفته🙂💔

Part25

بعد چندوقت میخوام فعالیت کنم بچه ها درسا خیلی و....... بهم ...

برگشتممممم🗿بچه ها من نمیتونم فیک و ادامه بدم چون خیلیا میان ...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۸

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط