آمدم.. تمام فاصله ی ایستگاه اتوبوس تا نیمکت کنار دریاچه ر
آمدم.. تمام فاصله ی ایستگاه اتوبوس تا نیمکت کنار دریاچه را دویدم.. به نیمکت که رسیدم جایت خالی بود ....به جای تو برگ های پاییزی نیمکت چوبی را پر کرده بود....
آمدم نگی بعد از سال ها دوری قرارمان یادش رفته ...نه یادم نرفته ....
اما انگار سالهاست تو فراموش کرده ای دخترک پاییزی را ...
آمدم اینبار اشکی نریختم ....فقط نگاه کردم و دوباره پاییز را در آغوش کشیدم....
فاطمه کاریزان پاییز ۹۹
آمدم نگی بعد از سال ها دوری قرارمان یادش رفته ...نه یادم نرفته ....
اما انگار سالهاست تو فراموش کرده ای دخترک پاییزی را ...
آمدم اینبار اشکی نریختم ....فقط نگاه کردم و دوباره پاییز را در آغوش کشیدم....
فاطمه کاریزان پاییز ۹۹
۴.۲k
۱۷ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.