The failure of love
#The_failure_of_love
p⁵
«الا»
از خواب بیدار شدم به ساعت نگاهی انداختم
ی ساعت دیگه پرواز داشتم
ب طرف حموم رفتم. دوش چند مینی گرفتم و لباس
تنم کردم خیلی حالم بد بود حتی بزور داشتم
خودم رو سر پا نگه می داشتم
از خونه زدم بیرون و ی تاکسی ب فرودگاه گرفتم
<ویو رسیدن به فرودگا>
چمدونم رو از تاکسی بیرون کردم
و وارد فرودگاه شدم .
وقتی وارد شدم داشتن اسم پروازم رو میگفتن
بدو بدو رفتم سوار هواپیما شدم و راهی
پاریس شدم
«2 ساعت مانده ب پاریس»
از پنجره ب بیرون نگاه میکردم
از این بالا چقدر پایین قشنگ بود
همینجوری داشتم از کره ، خاطراتم
کوک جایی که توش بزرگ شدم
دور و دور تر میشدم
ولی الان منو این کوچولو توی پاریس
ی زندگی جدید رو شروع میکنیم.
سرم به پنجره تکیه دادم و تماشاگر منظره شدم
《ویو کوک》
از خواب بیدار شدم.خودم رو از تخت جدا کردم و به دستشویی رسوندم . آبی به دست و صورتم زدم
و از دست شویی اومدم بیرون
گوشیم رو برداشتم تا ببینم از الا خبری هست یا نه
صفحه گوشیم رو روشن کردم ک ی پیام اومد
《پیام"
کد پرواز :___1235
پاسپورت کد خورده است
.
_چییییی"داد
_ امکان نداره الا از کره رفته
_ نه نه این امکان نداره
کتم رو برداشتم و به سمت فرودگاه
روندم
(رسیدن به فرودگا )
_ آخرین پرواز. پرواز ب کجا بود
$وایسی ی لحظه نگا کنم
$ام......
$آخرین پرواز ب پاریس بوده همین چند دقیقه پیش
_ ممنون
از فرودگاه خارج شدم و به منشی جدیدم گفتم
ی بلیت ب پاریس بگیره
ب سمت خونه حرکت کردم بعد از چند دقیقه ب
خونه رسیدم . وارد خونه شدم
_ اععععععع<داد
_ همش تقصیر اون منشیه احمقه
_ تقصیر اونه ک الا از پیشم رفته
داشتم ديوونه می شدم
_زنگ زدم برای الا گوشی رو جواب نمیداد
«الا»
+«زیلیلینگ زیلیلینگ گوشیم زنگ میخورد» نگاهی بهش انداختم که دیدم کوکه جواب ندادم
_عیششش....
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
#فیک #چندپارتی #تکپارتی
#بی_تی_اس #بنگتن_بویز
#جونگکوک
p⁵
«الا»
از خواب بیدار شدم به ساعت نگاهی انداختم
ی ساعت دیگه پرواز داشتم
ب طرف حموم رفتم. دوش چند مینی گرفتم و لباس
تنم کردم خیلی حالم بد بود حتی بزور داشتم
خودم رو سر پا نگه می داشتم
از خونه زدم بیرون و ی تاکسی ب فرودگاه گرفتم
<ویو رسیدن به فرودگا>
چمدونم رو از تاکسی بیرون کردم
و وارد فرودگاه شدم .
وقتی وارد شدم داشتن اسم پروازم رو میگفتن
بدو بدو رفتم سوار هواپیما شدم و راهی
پاریس شدم
«2 ساعت مانده ب پاریس»
از پنجره ب بیرون نگاه میکردم
از این بالا چقدر پایین قشنگ بود
همینجوری داشتم از کره ، خاطراتم
کوک جایی که توش بزرگ شدم
دور و دور تر میشدم
ولی الان منو این کوچولو توی پاریس
ی زندگی جدید رو شروع میکنیم.
سرم به پنجره تکیه دادم و تماشاگر منظره شدم
《ویو کوک》
از خواب بیدار شدم.خودم رو از تخت جدا کردم و به دستشویی رسوندم . آبی به دست و صورتم زدم
و از دست شویی اومدم بیرون
گوشیم رو برداشتم تا ببینم از الا خبری هست یا نه
صفحه گوشیم رو روشن کردم ک ی پیام اومد
《پیام"
کد پرواز :___1235
پاسپورت کد خورده است
.
_چییییی"داد
_ امکان نداره الا از کره رفته
_ نه نه این امکان نداره
کتم رو برداشتم و به سمت فرودگاه
روندم
(رسیدن به فرودگا )
_ آخرین پرواز. پرواز ب کجا بود
$وایسی ی لحظه نگا کنم
$ام......
$آخرین پرواز ب پاریس بوده همین چند دقیقه پیش
_ ممنون
از فرودگاه خارج شدم و به منشی جدیدم گفتم
ی بلیت ب پاریس بگیره
ب سمت خونه حرکت کردم بعد از چند دقیقه ب
خونه رسیدم . وارد خونه شدم
_ اععععععع<داد
_ همش تقصیر اون منشیه احمقه
_ تقصیر اونه ک الا از پیشم رفته
داشتم ديوونه می شدم
_زنگ زدم برای الا گوشی رو جواب نمیداد
«الا»
+«زیلیلینگ زیلیلینگ گوشیم زنگ میخورد» نگاهی بهش انداختم که دیدم کوکه جواب ندادم
_عیششش....
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
#فیک #چندپارتی #تکپارتی
#بی_تی_اس #بنگتن_بویز
#جونگکوک
۵۴۶
۲۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.