Thefaliureoflove

#The_faliure_of_love
p⁶

پرواز رسید فرودگاه بعد از اینکه چمدونم رو برداشتم بیرون فرودگاه منتظر بودم
که یکی با کت شلوار به سمتم اومد
..: خانم کیم الا
‌بله‌ خودم هستم
..: بفرمایید از این طرف عموتون منتظرتونن
باشه

همراه مرد راه افتادم سوار ماشین شدم و رفتیم به طرف عمارت عموم
از پنجره بیرون رو نگاه میکردم که
ماشین کمی از شهر خارج شد و رسیدیم به خونه عموم
ماشین رو نگه داشت و پیاده شدم
یا جد شیر کاکائو اینجا عمارت یا قصر
...: بفرمایید از این طرف
در های عمارت باز شد و وارد عمارت شدیم زن عمو جلوی در ورودی وایستاده بود
تا منو دید اومد سمتم و بغلم کرد

(زن عمو -- عمو/)

--: آ الا قشنگم خوش اومدی
سلام زن عمو حالتون خوبه
--: تو اومدی بهتر شدیم
«لبخند»
--: بیا بریم داخل
_باشه‌
چمدونم رو برداشتم و وارد عمارت شدیم
: واااا چقد قشنگه اینجا
--: خونه خودته
عمو کجاست
--: تا الان منتظرت بود ولی از شرکت بهش زنگ زدن واسه همین رفت
اهان حتمی سرشون شلوغه
-- بیا بریم اتاقتو نشونت بدم مطمئنم خسته شدی
*
همراه زن عموم به طبقه بالا رفتیم
رسیدیم به یکی از اتاقا

-- اینجا اتاقته

در رو باز کردم و داخل اتاق شدم

-- تو استراحت کن موقع شام صدات میزنیم
باشه

بعد از اینکه زن عموم رفت روی تخت ولو شدم و چشمام کم کم گرم شد و به خواب رفتم

#چندپارتی #تکپارتی #رمان #فیک
#بی_تی_اس #بنگتن_بویز
#جونگکوک
دیدگاه ها (۵)

The failure of lovep7«چند ساعت بعد»با صدا زدنای یکی‌ از خواب...

وقتی رئیست تبدیل به د.دیت میشه part 1ویو ات بعد از درخواست د...

#The_failure_of_love p⁵«الا»از خواب بیدار شدم به ساعت نگاهی ...

فیک «شکست عشق» قبلا توی این چنل در حال آپ بود @katii_mon به ...

رمان { برادر ناتنی } پارت ۲۱

#عشق _ جنایت 🔪پارت27میا: رفتیم پایین  تا صبحانه بخوریم ینا :...

رمان { برادر ناتنی } پارت ۲۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط