ویو ا•ت
ویو ا•ت
اومد و به لبام حمله کرد مثل وحشی ها مک میزد انقدر که با هر میکش خون توی دهنم حس میکردم بعد از ۲مین که جداشد سرمو آوردم این طرف کردن و دیدم پای پاتختی یک لیوان اب هست
لیوان رو باسرعت ور داشتم و ریختم روش از روم بلند شد و مستیش پریده بود داشت با شک بهم نگاه میکرد
ته: تو اینجا چی کار میکنی(شک)
ا/ت: فک نمیکردم دیگه انقدر هول باشی آقای کیم (با بغض)
ویو ته
وقتی خودمو خودشو لخت دیدم فهمیدم چی شد راستش من به اون خیانت نمیکردم من حتی دوستش دارم ولی اون فک میکنم من هولم وتا حالا با کسی رابطه نداشتم الانم داشتم توی بار قرار داد امضا میکردم که وقتی برام نوشیدنی اوردن تو تحریک کنند ریخته بودن منم برای اینکه با کسی رابطه نداسته باشم خودمو توی اتاق زندانی کردم چون گرم بود لباسامو در اوردم و دیگه تاقت نداشتم یکی رو کشیدم توی اتاق و....
ته: ا/ت اشتباه فهمیدی
ا/ت: معلومه( با عصبانیت) سریع لباسامو پوشیدم و خواستم از اتاق خارج بشم که تهیونگ دستمورفت و کشید تو بغلش
ته: من تاحالا با کسی نخوابیدم اشتباه فهمیدی من هول نیستم من من...
ا/ت: نذاشتم حرفش تموم شه و یکی خوابوندم تو گوشش و گفتن همین الان بهم ثابت شد لازم نیست الکی خودتو بیشتر خراب کنی
ته: نذاشت حرفم تمون شه و یک سیلی بهم زد چشمام از عصبانیت قرمز شد خودمو کنترل کردن و قبل ا/ت از اتاق خارج شدم
ا/ت: بابت اینکه بهش سیلی زدم عذاب وجدان گرفتن و ناراحت شدم حو دحتر چرا زدیش حالااوفف اصن حقشه مرتیکه هول
حس بدی داشتم برای همین رفتم رئس بار گفتم دوربین ۲ ساعت این اتاق رو میخوام رئس پولکی بود دادم و رفتم فیلم ها رو دیدم واستا راست میگیه خودت توی اتاق تنها بود
رفتم پیش رئس بار گفتم
ا/ت: این مرد چقدر میان اینجا
ر: ایشون فقط برای بستن قرار داد هامیان و راستی یک خانم داره که انگاری از ایشون خوشش نمیاد و میاد اینجا گریه میکنه تا خالی بشه بنظرم خیلی زنشو دوست داره فقط برای این ۲ مورد میان اینجا
ا/ت: جدی وای من جیکار کردم من چارا اینجوری فک کردم
اومد و به لبام حمله کرد مثل وحشی ها مک میزد انقدر که با هر میکش خون توی دهنم حس میکردم بعد از ۲مین که جداشد سرمو آوردم این طرف کردن و دیدم پای پاتختی یک لیوان اب هست
لیوان رو باسرعت ور داشتم و ریختم روش از روم بلند شد و مستیش پریده بود داشت با شک بهم نگاه میکرد
ته: تو اینجا چی کار میکنی(شک)
ا/ت: فک نمیکردم دیگه انقدر هول باشی آقای کیم (با بغض)
ویو ته
وقتی خودمو خودشو لخت دیدم فهمیدم چی شد راستش من به اون خیانت نمیکردم من حتی دوستش دارم ولی اون فک میکنم من هولم وتا حالا با کسی رابطه نداشتم الانم داشتم توی بار قرار داد امضا میکردم که وقتی برام نوشیدنی اوردن تو تحریک کنند ریخته بودن منم برای اینکه با کسی رابطه نداسته باشم خودمو توی اتاق زندانی کردم چون گرم بود لباسامو در اوردم و دیگه تاقت نداشتم یکی رو کشیدم توی اتاق و....
ته: ا/ت اشتباه فهمیدی
ا/ت: معلومه( با عصبانیت) سریع لباسامو پوشیدم و خواستم از اتاق خارج بشم که تهیونگ دستمورفت و کشید تو بغلش
ته: من تاحالا با کسی نخوابیدم اشتباه فهمیدی من هول نیستم من من...
ا/ت: نذاشتم حرفش تموم شه و یکی خوابوندم تو گوشش و گفتن همین الان بهم ثابت شد لازم نیست الکی خودتو بیشتر خراب کنی
ته: نذاشت حرفم تمون شه و یک سیلی بهم زد چشمام از عصبانیت قرمز شد خودمو کنترل کردن و قبل ا/ت از اتاق خارج شدم
ا/ت: بابت اینکه بهش سیلی زدم عذاب وجدان گرفتن و ناراحت شدم حو دحتر چرا زدیش حالااوفف اصن حقشه مرتیکه هول
حس بدی داشتم برای همین رفتم رئس بار گفتم دوربین ۲ ساعت این اتاق رو میخوام رئس پولکی بود دادم و رفتم فیلم ها رو دیدم واستا راست میگیه خودت توی اتاق تنها بود
رفتم پیش رئس بار گفتم
ا/ت: این مرد چقدر میان اینجا
ر: ایشون فقط برای بستن قرار داد هامیان و راستی یک خانم داره که انگاری از ایشون خوشش نمیاد و میاد اینجا گریه میکنه تا خالی بشه بنظرم خیلی زنشو دوست داره فقط برای این ۲ مورد میان اینجا
ا/ت: جدی وای من جیکار کردم من چارا اینجوری فک کردم
۱۵.۰k
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.