جرعت حقیقت
#جرعت_حقیقت
پارت 13🥂
بعد 5 مین جدا شدیم
ات: بریم تو؟
کوک: بریم
رفتیم داخل و نشستیم
الکسا: نیومدیم بشینیم اینجا تو چشا هم نگا کنیما
ته: بریم ساحل؟
همه: ارههههه
• رفتم توی اتاق و یه شلوارک مشکی با نیم تنه مشکی پوشیدم و یه صندل ضد آفتابمو زدم موهامو بالا گوجه ای بستم •
" یه کیف برداشتمو برای خودم و کوک یه دست لباس اضافه برداشتم و رفتم پایین "
کوک رفت بالا و آماده شد
اومد پایین رفتیم
«رسیدن»
سریع از ماشین پیاده شدیم و با لیا و الکسا رفتیم توی آب
خیلی خلوت بود فقط خودمون بودیم پس راحت بودیم
2 ساعت آب بازی کردیم اومدیم بیرونو لباس عوض کردیم رفتیم خونه
وقتی رسیدیم رفتم خودمو شستم و لباس راحتی پوشیدمو رفتم پایین و با دخترا داشتیم شام آماده میکردیم
ته: امشب برای نوشیدنی شراب سفید گرفتم بخوریم
ات: اوکی
«موقع شام»
همه بیش از حد خورده بودیمو مست بودیم
کوک: ات میخامت
ات:..........
ته:.........
ادامه دارد.......
پارت 13🥂
بعد 5 مین جدا شدیم
ات: بریم تو؟
کوک: بریم
رفتیم داخل و نشستیم
الکسا: نیومدیم بشینیم اینجا تو چشا هم نگا کنیما
ته: بریم ساحل؟
همه: ارههههه
• رفتم توی اتاق و یه شلوارک مشکی با نیم تنه مشکی پوشیدم و یه صندل ضد آفتابمو زدم موهامو بالا گوجه ای بستم •
" یه کیف برداشتمو برای خودم و کوک یه دست لباس اضافه برداشتم و رفتم پایین "
کوک رفت بالا و آماده شد
اومد پایین رفتیم
«رسیدن»
سریع از ماشین پیاده شدیم و با لیا و الکسا رفتیم توی آب
خیلی خلوت بود فقط خودمون بودیم پس راحت بودیم
2 ساعت آب بازی کردیم اومدیم بیرونو لباس عوض کردیم رفتیم خونه
وقتی رسیدیم رفتم خودمو شستم و لباس راحتی پوشیدمو رفتم پایین و با دخترا داشتیم شام آماده میکردیم
ته: امشب برای نوشیدنی شراب سفید گرفتم بخوریم
ات: اوکی
«موقع شام»
همه بیش از حد خورده بودیمو مست بودیم
کوک: ات میخامت
ات:..........
ته:.........
ادامه دارد.......
۸.۴k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.