جرعت حقیقت
#جرعت_حقیقت
پارت 14🥂
کوک: ات میخامت(ات اصلا مست نیست بقیه مستن)
ات: نه کوک نمیشه
ته: ات یکم بخور(مست
ات: ن. نه کوک ولم کن(براید بغلش کرده)
کوک: بهم بگو د. دی
ات: بزارم زمین
کوک: هیسس هرچی اذیت کنی تنبیهت میکنم
ات:......
منو پرت کرد روی تخت و لباشو کوبوند روی لبام و م/ک میزد ولی همراهی نمیکردم که یه گازگرفتم و مجبور شدم همکاری کنم
بعد 10مین از هم جدا شدیم
رفت سراغ گردنم کی/س مارک های دردناک و بنفش میزاشت
بعد چند مین رفت سراغ سی//نه هام یکیشو کرد توی دهنش و اون یکیو می//مالید
بعد 5 مین یهو واردم کرد و محکم تل//مبه میزد حتی واینساد عادت کنم
ات: عاییییی عاحححح ددی وا. وایسا عادت کنم عاحح
کوک یکم وایساد و بعد 5 مین که عادت کردم ادامه داد
1 ساعت بعد هردومون ار//ضا شدیمو ازم کشید بیرون
کوک تازه مستیش پریده بود
براید بغلم کردو گذاشتم توی وان و دلمو ماساژ میداد
(بعد 30 مین)
خودمونو شستیم و رفتیم لباس پوشیدیمو خوابیدیم
فردا صبح
وقتی بیدار شدم دیدم کوک مثل خرگوشا خوابیده بود و منو تو بغلش محکم گرفته بود داشتم میومدم بیرون که دستمو کشید
کوک: کجا؟
ات: برم پایین
کوک: با این لباسا؟(باخنده😂)
یه نگاه به لباسم کردم
ات: یاعلیییی این چرا انقد بازههههه
کوک: دیشب خودت پوشیدی😂
ات: عه نخند
رفتم لباسامو عوض کردمو با کوک رفتیم پایین همه پایین بودن
ات و کوک: صبح بخیر
همه: صبح بخیر
رفتیم صبحونمونو خوردیم
ات: همه آماده شین قراره امروز تا شب بیرون باشیم اول میریم پاساژ بعدش رستوران بعدش شهر بازی بعدشم بار هورااااا
همه قبول کردن و رفتیم لباس پ. شیدیمو سوار ون شدیم
(بچه ها ات و الکسا دو رگه ایرانی و کره این فارسی بلدن)
توی راه منو الکسا داشتیم آهنگ فارسی میخوندیم
ات و الکسا: ماشالا ماشالا بش بگین
الکسا: ماشالا
ات: صد قل هوالله بش بگین
الکسا: ماشالا
وایی اصلا یه وضعی بودا راننده داشتیم
تهیونگ داشت اون وسط قر میداد
لیا همخونی میکرد
لیا: ماپادا ماپادا تش دگین ماپادا(😂)
شوگا: داشت دست میزدو سرشو تکون میداد
منو الکسا میخوندیم
کوکم داشت دهن راننده رو سرویس میکرد وایسه شیرموز بخره
کوک: آقا وایسا
راننده: نمیشه
کوک: بهت میگم وایسا
راننده: اقا نمیشه
کوک: بابا میخام شیرموز بگیرم
راننده: نمیتونیم
کوک: جان جدت وایسا آقا
راننده: خانوم(رو به ات) لطفا اقا رو بگیرین یه ساعته نمیدونیم بریم کجا داریم دور خودمون میچرخیم کجا برم
ات: برو پاساژ اقا
راننده: چشم
ماام ادامه دادیم
الکسا و ات: ماشالا ماشالا بش بگین
همه: ماپادا
الکسا و ات: صد قل هوالله بش بگین
همه: ماپادا
ات و الکسا: هر کی نگه ماشالا چشش دراد ایشالا
شوگا: چرا چرت و پرت میگین؟
ات: خوب از فارسی سر در میاریا
شوگا: دارم با الکسا کار میکنم
ادامه دارد.........
پارت 14🥂
کوک: ات میخامت(ات اصلا مست نیست بقیه مستن)
ات: نه کوک نمیشه
ته: ات یکم بخور(مست
ات: ن. نه کوک ولم کن(براید بغلش کرده)
کوک: بهم بگو د. دی
ات: بزارم زمین
کوک: هیسس هرچی اذیت کنی تنبیهت میکنم
ات:......
منو پرت کرد روی تخت و لباشو کوبوند روی لبام و م/ک میزد ولی همراهی نمیکردم که یه گازگرفتم و مجبور شدم همکاری کنم
بعد 10مین از هم جدا شدیم
رفت سراغ گردنم کی/س مارک های دردناک و بنفش میزاشت
بعد چند مین رفت سراغ سی//نه هام یکیشو کرد توی دهنش و اون یکیو می//مالید
بعد 5 مین یهو واردم کرد و محکم تل//مبه میزد حتی واینساد عادت کنم
ات: عاییییی عاحححح ددی وا. وایسا عادت کنم عاحح
کوک یکم وایساد و بعد 5 مین که عادت کردم ادامه داد
1 ساعت بعد هردومون ار//ضا شدیمو ازم کشید بیرون
کوک تازه مستیش پریده بود
براید بغلم کردو گذاشتم توی وان و دلمو ماساژ میداد
(بعد 30 مین)
خودمونو شستیم و رفتیم لباس پوشیدیمو خوابیدیم
فردا صبح
وقتی بیدار شدم دیدم کوک مثل خرگوشا خوابیده بود و منو تو بغلش محکم گرفته بود داشتم میومدم بیرون که دستمو کشید
کوک: کجا؟
ات: برم پایین
کوک: با این لباسا؟(باخنده😂)
یه نگاه به لباسم کردم
ات: یاعلیییی این چرا انقد بازههههه
کوک: دیشب خودت پوشیدی😂
ات: عه نخند
رفتم لباسامو عوض کردمو با کوک رفتیم پایین همه پایین بودن
ات و کوک: صبح بخیر
همه: صبح بخیر
رفتیم صبحونمونو خوردیم
ات: همه آماده شین قراره امروز تا شب بیرون باشیم اول میریم پاساژ بعدش رستوران بعدش شهر بازی بعدشم بار هورااااا
همه قبول کردن و رفتیم لباس پ. شیدیمو سوار ون شدیم
(بچه ها ات و الکسا دو رگه ایرانی و کره این فارسی بلدن)
توی راه منو الکسا داشتیم آهنگ فارسی میخوندیم
ات و الکسا: ماشالا ماشالا بش بگین
الکسا: ماشالا
ات: صد قل هوالله بش بگین
الکسا: ماشالا
وایی اصلا یه وضعی بودا راننده داشتیم
تهیونگ داشت اون وسط قر میداد
لیا همخونی میکرد
لیا: ماپادا ماپادا تش دگین ماپادا(😂)
شوگا: داشت دست میزدو سرشو تکون میداد
منو الکسا میخوندیم
کوکم داشت دهن راننده رو سرویس میکرد وایسه شیرموز بخره
کوک: آقا وایسا
راننده: نمیشه
کوک: بهت میگم وایسا
راننده: اقا نمیشه
کوک: بابا میخام شیرموز بگیرم
راننده: نمیتونیم
کوک: جان جدت وایسا آقا
راننده: خانوم(رو به ات) لطفا اقا رو بگیرین یه ساعته نمیدونیم بریم کجا داریم دور خودمون میچرخیم کجا برم
ات: برو پاساژ اقا
راننده: چشم
ماام ادامه دادیم
الکسا و ات: ماشالا ماشالا بش بگین
همه: ماپادا
الکسا و ات: صد قل هوالله بش بگین
همه: ماپادا
ات و الکسا: هر کی نگه ماشالا چشش دراد ایشالا
شوگا: چرا چرت و پرت میگین؟
ات: خوب از فارسی سر در میاریا
شوگا: دارم با الکسا کار میکنم
ادامه دارد.........
۶.۵k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.