پارت ۱۳۱
پارت ۱۳۱
#جونگکوک
با سرعت رفتم کابینت هارو گشتم و پنبه رو پیداکردم ! یه کوچولو گذاشتم تو مماغش! ...
من: سومی !!
سومی: هوم؟
من: حالت چه طوره هنوزم سرت سنگینه ؟
سومی: نه دیگه سنگین نیست سرم!!
من: سومی این خون دماغ یعنی فشارت بالا بوده که شدی !! شانس اوردی
اصلا نمی فهمید من چی میگم فقط باموهاش و اون بدنش و بدتر و دیونه کننده تر از اونا قیافه کیوتی که با اون مماغش گرفته بود رسما داشتم منفجر میشدم!!
من: یااح نگاهم نکن ! 😑😍
سرشو انداخت پایین ! یهو دو سه قطره خون ریخت روی رون های سفیدش!!
من: نههه سرت رو بیار بالا !!
پنبه رو عوض کردم. !!... یه دستمال مرطوب اوردم و کشیدم روی رون هاش و قطره های خون رو پاک میکردم !!
دستم روی رونش بود. رون های پفکی و نرم جون میداد ازش بخوری با سس کچاپ !! ... یهو یه نفس عمیق داد بیرون !!
میخواست از رو مبل بلند شه که پاهاش رو بین پاهام قفل کردم...
سومی: کوک !!
من: بشین تا خون دماغت بند بیاد!
سومی: میخوام لباس بپوشم !!
من: همین طوری خوبی !! 😍
سومی: آهااا که تو لذت ببری مستر ؟؟ نه خیر !!
من: میگم همینطوری خوبه ! تکون نخور وگرنه محکم تر از این میگیرمت !
سومی: چه اتفاقی افتاد کوک !؟؟ تو چه طوری منو پیدا کردی!!
من: دنبالت اومدم !😔 ...
سومی: میشه بگی چیشده !؟ دیشب که کار بدی نکردی باهام؟؟
من: نه خیر!! انقدر حالت بد بود نمیتونستم باهات کاری کنم!!
سومی: ت..تو!! چرا دنبالم اومدی؟ م..من که ناراحتت کردم!
#سومی
نگاهم میکرد! با تن صدای آروم و مردونه اش
گفت: چون دوست دارم!! و درست بود منو یه ثانیه فقط یک ثانیه ناراحت کردی ، ولی اصلا برام مهم نیست!! تو مهمی ! امنیت تو برام از همه چی تو این دنیا مهم تره!! ...
من: ا..اما 🥺 من بهت گفتم دخالت نکن ! اینحرفم اصلا به احساساتت صدمه نزد؟؟
کوک: زد ! جریحه دار کرد!
من: خ..خب تو الان باید ازم گله و شکایت کنی!! پس چرا... هیچ کاری نمیکنی؟؟ 🥺
کوک: نمیتونم ازت شکایت کنم !! یه لحظه رفتار سرد من باعث شد تو اینطوری خودتو نابود کنی🥺 حالا اگه ازت شکایت کنم یا ناراحت باشم چه بلایی سر خودت میاری؟؟
من: اگه اینهمه خوب باشی من نمیتونم برات جبران کنم!
سرشو انداخت پایین و اخماش رفت تو هم اولش فکر کردم عصبانیه ولی بعدش فهمیدم بغض داره و نمیخواد گریه کنه! ...
من: ی..یا کوک !! ...
کوک: 🥺 دیوونه!! .. میخوام ازت ناراحت باشم😭
من: ک..کوک !!!🥺❤
کوک: اولش که میخواستی یکی دیگه رو بوس کنی!! 😭😭 بعدشم میخواستی خودتو بکشی !!😭
ادامه پارت بعدی
لایک و کامنت فراموش نشه
کامنت بزارین
#جونگکوک
با سرعت رفتم کابینت هارو گشتم و پنبه رو پیداکردم ! یه کوچولو گذاشتم تو مماغش! ...
من: سومی !!
سومی: هوم؟
من: حالت چه طوره هنوزم سرت سنگینه ؟
سومی: نه دیگه سنگین نیست سرم!!
من: سومی این خون دماغ یعنی فشارت بالا بوده که شدی !! شانس اوردی
اصلا نمی فهمید من چی میگم فقط باموهاش و اون بدنش و بدتر و دیونه کننده تر از اونا قیافه کیوتی که با اون مماغش گرفته بود رسما داشتم منفجر میشدم!!
من: یااح نگاهم نکن ! 😑😍
سرشو انداخت پایین ! یهو دو سه قطره خون ریخت روی رون های سفیدش!!
من: نههه سرت رو بیار بالا !!
پنبه رو عوض کردم. !!... یه دستمال مرطوب اوردم و کشیدم روی رون هاش و قطره های خون رو پاک میکردم !!
دستم روی رونش بود. رون های پفکی و نرم جون میداد ازش بخوری با سس کچاپ !! ... یهو یه نفس عمیق داد بیرون !!
میخواست از رو مبل بلند شه که پاهاش رو بین پاهام قفل کردم...
سومی: کوک !!
من: بشین تا خون دماغت بند بیاد!
سومی: میخوام لباس بپوشم !!
من: همین طوری خوبی !! 😍
سومی: آهااا که تو لذت ببری مستر ؟؟ نه خیر !!
من: میگم همینطوری خوبه ! تکون نخور وگرنه محکم تر از این میگیرمت !
سومی: چه اتفاقی افتاد کوک !؟؟ تو چه طوری منو پیدا کردی!!
من: دنبالت اومدم !😔 ...
سومی: میشه بگی چیشده !؟ دیشب که کار بدی نکردی باهام؟؟
من: نه خیر!! انقدر حالت بد بود نمیتونستم باهات کاری کنم!!
سومی: ت..تو!! چرا دنبالم اومدی؟ م..من که ناراحتت کردم!
#سومی
نگاهم میکرد! با تن صدای آروم و مردونه اش
گفت: چون دوست دارم!! و درست بود منو یه ثانیه فقط یک ثانیه ناراحت کردی ، ولی اصلا برام مهم نیست!! تو مهمی ! امنیت تو برام از همه چی تو این دنیا مهم تره!! ...
من: ا..اما 🥺 من بهت گفتم دخالت نکن ! اینحرفم اصلا به احساساتت صدمه نزد؟؟
کوک: زد ! جریحه دار کرد!
من: خ..خب تو الان باید ازم گله و شکایت کنی!! پس چرا... هیچ کاری نمیکنی؟؟ 🥺
کوک: نمیتونم ازت شکایت کنم !! یه لحظه رفتار سرد من باعث شد تو اینطوری خودتو نابود کنی🥺 حالا اگه ازت شکایت کنم یا ناراحت باشم چه بلایی سر خودت میاری؟؟
من: اگه اینهمه خوب باشی من نمیتونم برات جبران کنم!
سرشو انداخت پایین و اخماش رفت تو هم اولش فکر کردم عصبانیه ولی بعدش فهمیدم بغض داره و نمیخواد گریه کنه! ...
من: ی..یا کوک !! ...
کوک: 🥺 دیوونه!! .. میخوام ازت ناراحت باشم😭
من: ک..کوک !!!🥺❤
کوک: اولش که میخواستی یکی دیگه رو بوس کنی!! 😭😭 بعدشم میخواستی خودتو بکشی !!😭
ادامه پارت بعدی
لایک و کامنت فراموش نشه
کامنت بزارین
۹۶.۳k
۱۰ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.