پارت۷
پارت۷
اِما:راستش من میخوام برای مدتی از همه مکان ها دورباشم نگران هم نباش من تورو بخشیدم من هنوز ۱۶ سالمه میدونی خیلی کوچیکم برای اینکه با توی ۳۰ساله باشم خب راستش من هم ازهمون موقع عاشقتم ولی باید از همه جا دور باشم هنوز مدتی نگذشته که مادرم مرده من میخوام فعلا برم مدرسه و کسی کاری به کارم نداشته باشه
شوگا:راستش مادرت نمرده اون جنازه ای که دیدی بدل مادرت بود مادر تو از وقتی که گم شدی داره دنبالت میگرده من برت میمیگردونم به خونت نگران نباش
اِما: ممنون میشم ازت ولی ازت میخوام باندت و قوی تر کنی تا وقتی که بزرگ بشم و باهم کیم و پیدا کنیم باشه کمکم میکنی؟
شوگا:البته زودی بزرگ شو هروقت از دانشگاه فارغالتحصیل شدی میام دنبالت قبوله؟
اِما:قبوله منم تا اونموقع قوی میشم نگران نباش شوگا:ولی الان نمیتونی بری
اِما:چرا اخه شوگا:چون هنوز حالت کاملا خوب نشده وقتی کامل خوب شدی میبرمت
*2ماه بعد*
ویو شوگا
توی این دوماه حال اِما خیلی خوب شده و میتونه هرکاری و انجام بده نیروش و بدست آورده ولی وقتش رسیده که برگرده خونه من دوست ندارم که برگرده ولی فعلا مجبورم اون الان تیراندازی و یاد گرفته توی این 3ماهی که اینجاس و فردا بالاخره قراره برگرده خونه
ویو اِما
من حالم کامل خوب شده توی این مدت مطمئنم که عاشق شوگا شدم توی این مدت خیلی چیزا یاد گرفتم و تیراندازی و کامل بلدم و قراره فردا برگردم خونه حالم خیلی عالیه چون خیلی از من خوب مراقبت شد
تهیونگ:اه باز تو برنده شدی اِما
اِما: خب چی فکر کردی من استاد شطرنجم
شوگا:خب حالا اِما باید بخوابی که فردا میخوای مامانت و ببینی
اِما:باشه شب همگی بخیر دوستون دارم(ذوق زده)
تهیونگ: ذوقش و نگاه
جین:عزیزم انگار همین دیروز اومده بود اینجا
نامجون:دلم تنگ میشه براش اخه توی این دوماه خیلی وابسته اش شدم
جیمین و جیهوپ:اهوم ماهم همینطور
شوگا:بچه ها اون میره که قوی برگرده نگران نباشین و ما باید نقشه بکشیم تا کیم و پیدا کنیم
همه باهم:حله
*فردا*
.........
اِما:راستش من میخوام برای مدتی از همه مکان ها دورباشم نگران هم نباش من تورو بخشیدم من هنوز ۱۶ سالمه میدونی خیلی کوچیکم برای اینکه با توی ۳۰ساله باشم خب راستش من هم ازهمون موقع عاشقتم ولی باید از همه جا دور باشم هنوز مدتی نگذشته که مادرم مرده من میخوام فعلا برم مدرسه و کسی کاری به کارم نداشته باشه
شوگا:راستش مادرت نمرده اون جنازه ای که دیدی بدل مادرت بود مادر تو از وقتی که گم شدی داره دنبالت میگرده من برت میمیگردونم به خونت نگران نباش
اِما: ممنون میشم ازت ولی ازت میخوام باندت و قوی تر کنی تا وقتی که بزرگ بشم و باهم کیم و پیدا کنیم باشه کمکم میکنی؟
شوگا:البته زودی بزرگ شو هروقت از دانشگاه فارغالتحصیل شدی میام دنبالت قبوله؟
اِما:قبوله منم تا اونموقع قوی میشم نگران نباش شوگا:ولی الان نمیتونی بری
اِما:چرا اخه شوگا:چون هنوز حالت کاملا خوب نشده وقتی کامل خوب شدی میبرمت
*2ماه بعد*
ویو شوگا
توی این دوماه حال اِما خیلی خوب شده و میتونه هرکاری و انجام بده نیروش و بدست آورده ولی وقتش رسیده که برگرده خونه من دوست ندارم که برگرده ولی فعلا مجبورم اون الان تیراندازی و یاد گرفته توی این 3ماهی که اینجاس و فردا بالاخره قراره برگرده خونه
ویو اِما
من حالم کامل خوب شده توی این مدت مطمئنم که عاشق شوگا شدم توی این مدت خیلی چیزا یاد گرفتم و تیراندازی و کامل بلدم و قراره فردا برگردم خونه حالم خیلی عالیه چون خیلی از من خوب مراقبت شد
تهیونگ:اه باز تو برنده شدی اِما
اِما: خب چی فکر کردی من استاد شطرنجم
شوگا:خب حالا اِما باید بخوابی که فردا میخوای مامانت و ببینی
اِما:باشه شب همگی بخیر دوستون دارم(ذوق زده)
تهیونگ: ذوقش و نگاه
جین:عزیزم انگار همین دیروز اومده بود اینجا
نامجون:دلم تنگ میشه براش اخه توی این دوماه خیلی وابسته اش شدم
جیمین و جیهوپ:اهوم ماهم همینطور
شوگا:بچه ها اون میره که قوی برگرده نگران نباشین و ما باید نقشه بکشیم تا کیم و پیدا کنیم
همه باهم:حله
*فردا*
.........
۳.۳k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.