پارت 17 منه گناهکار
پارت 17 منه گناهکار
رفتم سمت اتاقم و بعد از عوض کردن لباسم خودمو روی تخت پرت کردمو و خوابیدم سریع خوابم برد چون خیلی خسته بودم
..............
ا/ت ویو
صبح با خوردن نور خورشید توی صورتم بیدار شدم به ساعت نگاه کردم ساعت 9 بود پاشدم رفتم یه دوش گرفتم و بعد از عوض کردن لباسم رفتم بیرون صدایی نمیومد رفتم سمت اتاق دنی بازم صدایی نمیومد درو آروم باز کردم هنوز خواب بود بیدارش نکردم درو آروم بستم و رفتم سمت آشپزخونه یه لقمه برای خودم و یه لقمه برای دنی درست کردم مال خودمو خوردم و بعد از نوشتن یه نامه برای دنی رفتم بیرون
متن نامه :
سلام دنی صبحت بخیر حتما تا الان بیدار شدی لقمتو بخور گزاشتم روی ٱپن من میرم سر کار
پایان متن نامه
سوار ماشین شدمو حرکت کردم سمت اداره پلیس وقتی رسیدم رفتم داخل و بعد از سلام کردن به همه به سمت اتاقم حرکت کردم
شوگا ویو
از خواب که بلند شدم بعد از گرفتن یه دوش لباسامو پوشیدم و رفتم پایین امروز روز خوبی بود حسش میکردم ، دیگه داریم به هدفمون نزدیک تر میشیم به سمت میز صبحانه رفتم باید بعد از صبحانه به سمت مقصد میرفتم
ا/ت ویو
خیلی از وقتی که اومدم میگذره داشتم به کارام رسیدگی میکردم اینجا 2 تا پرونده دیگه گیرم اومد خیلی راحت بودن زود حلشون کردم و مجرما گرفته شدن ولی هنوز نتونستم اون پرونده لعنتی رو حل کنم داشتم به کارم ادامه میدادم که صدای در اومد
ا/ت : بله
درو باز کرد و اومد داخل دنی بود
ا/ت : اوووو پس از خواب بیدار شدید
دنی : مسخرم نکن دیگه خیلی خسته بودم
بهش خندیدم
ا/ت : باشه باشه
دنی : خب چیکارا میکنی
ا/ت : چیکار میخواستی بکنم دارم روی پرونده کار میکنم تو چیکارا میکنی
دنی : هیچی تازه کارم تموم شد
دنی :....هنوزم پیداش نکردی؟
سرمو به معنی نه تکون دادم
دنی : باید صبور باشی
ا/ت : چجوری آخه چجوری
پاشدم رفتم سمت پنجره و به بیرون خیره شدم
دنی : باید یه چیزی بگم
برگشتم سمتش و بهش نگاه کردم
دنی : دیشب .....
ا/ت : خب
دنی : دیشب بازم 12 نفر دیگه کشته شدن
ا/ت : چی؟ ( با داد )
دنی : آروم باش باشه؟
دیگه قاطی کردم خون جلوی چشمامو گرفت هر چی روی میز بودو ریختم زمین داد زدم
ا/ت : کجایی لعنتی کجایییی چرا نمیتونم پیدات کنم ( با داد )
دنی سعی داشت آرومم کنه
دنی : آروم باش پیداش میکنیم من بهت اعتماد دارم با هم پیداش میکنیم
ا/ت : 1ماهه دارم روی این پرونده کار میکنم
امیدوارم خوشتون بیاد 🤍☁
خوشحال میشم لایک کنید و کامنت بزارید 🫂☁
درخواستی دارید بگید (◍•ᴗ•◍)🤍☁
اسلاید دوم : لباس دنی موقع رفتن به اداره پلیس پیش ا/ت 🫂☔
اسلاید دوم : لباس ا/ت موقع رفتن به اداره پلیس( سر کارش )(◍•ᴗ•◍)
اسلاید سوم : لباس شوگا وقتی از خواب بلند شد 💓🫂
رفتم سمت اتاقم و بعد از عوض کردن لباسم خودمو روی تخت پرت کردمو و خوابیدم سریع خوابم برد چون خیلی خسته بودم
..............
ا/ت ویو
صبح با خوردن نور خورشید توی صورتم بیدار شدم به ساعت نگاه کردم ساعت 9 بود پاشدم رفتم یه دوش گرفتم و بعد از عوض کردن لباسم رفتم بیرون صدایی نمیومد رفتم سمت اتاق دنی بازم صدایی نمیومد درو آروم باز کردم هنوز خواب بود بیدارش نکردم درو آروم بستم و رفتم سمت آشپزخونه یه لقمه برای خودم و یه لقمه برای دنی درست کردم مال خودمو خوردم و بعد از نوشتن یه نامه برای دنی رفتم بیرون
متن نامه :
سلام دنی صبحت بخیر حتما تا الان بیدار شدی لقمتو بخور گزاشتم روی ٱپن من میرم سر کار
پایان متن نامه
سوار ماشین شدمو حرکت کردم سمت اداره پلیس وقتی رسیدم رفتم داخل و بعد از سلام کردن به همه به سمت اتاقم حرکت کردم
شوگا ویو
از خواب که بلند شدم بعد از گرفتن یه دوش لباسامو پوشیدم و رفتم پایین امروز روز خوبی بود حسش میکردم ، دیگه داریم به هدفمون نزدیک تر میشیم به سمت میز صبحانه رفتم باید بعد از صبحانه به سمت مقصد میرفتم
ا/ت ویو
خیلی از وقتی که اومدم میگذره داشتم به کارام رسیدگی میکردم اینجا 2 تا پرونده دیگه گیرم اومد خیلی راحت بودن زود حلشون کردم و مجرما گرفته شدن ولی هنوز نتونستم اون پرونده لعنتی رو حل کنم داشتم به کارم ادامه میدادم که صدای در اومد
ا/ت : بله
درو باز کرد و اومد داخل دنی بود
ا/ت : اوووو پس از خواب بیدار شدید
دنی : مسخرم نکن دیگه خیلی خسته بودم
بهش خندیدم
ا/ت : باشه باشه
دنی : خب چیکارا میکنی
ا/ت : چیکار میخواستی بکنم دارم روی پرونده کار میکنم تو چیکارا میکنی
دنی : هیچی تازه کارم تموم شد
دنی :....هنوزم پیداش نکردی؟
سرمو به معنی نه تکون دادم
دنی : باید صبور باشی
ا/ت : چجوری آخه چجوری
پاشدم رفتم سمت پنجره و به بیرون خیره شدم
دنی : باید یه چیزی بگم
برگشتم سمتش و بهش نگاه کردم
دنی : دیشب .....
ا/ت : خب
دنی : دیشب بازم 12 نفر دیگه کشته شدن
ا/ت : چی؟ ( با داد )
دنی : آروم باش باشه؟
دیگه قاطی کردم خون جلوی چشمامو گرفت هر چی روی میز بودو ریختم زمین داد زدم
ا/ت : کجایی لعنتی کجایییی چرا نمیتونم پیدات کنم ( با داد )
دنی سعی داشت آرومم کنه
دنی : آروم باش پیداش میکنیم من بهت اعتماد دارم با هم پیداش میکنیم
ا/ت : 1ماهه دارم روی این پرونده کار میکنم
امیدوارم خوشتون بیاد 🤍☁
خوشحال میشم لایک کنید و کامنت بزارید 🫂☁
درخواستی دارید بگید (◍•ᴗ•◍)🤍☁
اسلاید دوم : لباس دنی موقع رفتن به اداره پلیس پیش ا/ت 🫂☔
اسلاید دوم : لباس ا/ت موقع رفتن به اداره پلیس( سر کارش )(◍•ᴗ•◍)
اسلاید سوم : لباس شوگا وقتی از خواب بلند شد 💓🫂
۶۱.۱k
۱۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.