و دکتر سریع به سمتمون آمد
و دکتر سریع به سمتمون آمد
نامجون:آقای دکتر(صدای لرزون)
دکتر:چیزی نی ات حالش خوبه و ما اونو به بخش آوردیم و میتونین برین ببنینش اون بهوش آمده
ویو نامجون
با لبخند رضایت از دکتر تشکر کردم و وارد اتاق شدم پروانه کوچولوی من چشماش باز بود و دستاشو برای آغوش من باز کرده بود.
بعد دوهفته ات ترخیص شد و ما به زندگی شادمون ادامه میدیم البته که مشکلات زیادی وجود داره اما ما هر بار قوی تر میشیم
نامجون:آقای دکتر(صدای لرزون)
دکتر:چیزی نی ات حالش خوبه و ما اونو به بخش آوردیم و میتونین برین ببنینش اون بهوش آمده
ویو نامجون
با لبخند رضایت از دکتر تشکر کردم و وارد اتاق شدم پروانه کوچولوی من چشماش باز بود و دستاشو برای آغوش من باز کرده بود.
بعد دوهفته ات ترخیص شد و ما به زندگی شادمون ادامه میدیم البته که مشکلات زیادی وجود داره اما ما هر بار قوی تر میشیم
۴.۴k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.