Im just a woman (◍•ᴗ•◍)❤
Im just a woman (◍•ᴗ•◍)❤
من فقط یک زنم💓
پارت ²²
کیفمو برداشتم که بزنمش برگشتم که یکدفعه ای تو سرم چیزهایی خونده میشد
و فقط جیغ میزدم
دستمو همش به کلم میزدم
صدای یکی تو ذهنش : ات تو تو منو نجات میدی( آروم به صورت پخش)
یکی دیگه: ات قوی باش
تو تو قدرت هیچیو نداری
جیغ زد بستهههه و سرشو میزد همش
فیلیپ : ات ات آروم باش چیزی نیست
ات: سریع نامه که پسره داده بود برداشت
ساعت ۳ صبح فردا ساحل سیلوما
بیای
و گرنه اتفاق بدی میوفته
فیلیپ: خوبی؟
فیلیپ سریع رفت برای ات آب بگیره دیدش نیست
فیلیپ : لللییی ات کجاییییی
فیلیپ عکس آن و یه همه نشون داد
اما کسی ندیدتش و باعث
شد فیلیپ حسابی نگرانش بشه
ویو ات
گوشیمو برداشتم شماره روی پاکت گرفتم
ات: کی و چی میخوای
شوگا: خوب خوب خوب بلاخره پیدات کردم
ات : فردا صبح نیای یه کاری میکنم از روزگارت پشیمون شی
که.......
من فقط یک زنم💓
پارت ²²
کیفمو برداشتم که بزنمش برگشتم که یکدفعه ای تو سرم چیزهایی خونده میشد
و فقط جیغ میزدم
دستمو همش به کلم میزدم
صدای یکی تو ذهنش : ات تو تو منو نجات میدی( آروم به صورت پخش)
یکی دیگه: ات قوی باش
تو تو قدرت هیچیو نداری
جیغ زد بستهههه و سرشو میزد همش
فیلیپ : ات ات آروم باش چیزی نیست
ات: سریع نامه که پسره داده بود برداشت
ساعت ۳ صبح فردا ساحل سیلوما
بیای
و گرنه اتفاق بدی میوفته
فیلیپ: خوبی؟
فیلیپ سریع رفت برای ات آب بگیره دیدش نیست
فیلیپ : لللییی ات کجاییییی
فیلیپ عکس آن و یه همه نشون داد
اما کسی ندیدتش و باعث
شد فیلیپ حسابی نگرانش بشه
ویو ات
گوشیمو برداشتم شماره روی پاکت گرفتم
ات: کی و چی میخوای
شوگا: خوب خوب خوب بلاخره پیدات کردم
ات : فردا صبح نیای یه کاری میکنم از روزگارت پشیمون شی
که.......
۸.۹k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.