ܠߊ یܭ؟ܭߊ ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ ܠو
ܠߊیܭ؟ܭߊܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊܠو
☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :63
ا.ت : یاعلی سلام نداده چرا فوش میدی خب
بیا سلامممم حالا بگو کاری داشتی؟راستی کی
میاین مردم از گشنگی از بس صبر کردم بیاین
م ا.ت :بخاطر همین زنگ زدم زود لباساتو
بپوش داداش هانا میاد تا برید هم برای اون و هم برای تو لباس بخرید
ا.ت : چه معنایی داره من با اون برم بیرون آخه
الان خودم میرم برای خودم لباس میخرم
م ا.ت : من نمیدونم این گفته که الان داداشش
بعد ۱۰ دقیقه جلو خونست و تو هم برو بیرون
ا.ت : اخه من خو ....
م ا.ت :بلهه اومدم .... اونو پسند کردی موردی نیس برو بپ.... (رو به هانا)
و بوق های پشت سر همین که میومد نشان از
اون میداد که مامان تلفنو قطع کرد و منم
مجبورم برم شال و گناه کنم تا با داداش هانا
برم بیرون حالا خدا میدونه کدوم داداششو فرستاده
*تهیونگ ویو
پس فردا
☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :63
ا.ت : یاعلی سلام نداده چرا فوش میدی خب
بیا سلامممم حالا بگو کاری داشتی؟راستی کی
میاین مردم از گشنگی از بس صبر کردم بیاین
م ا.ت :بخاطر همین زنگ زدم زود لباساتو
بپوش داداش هانا میاد تا برید هم برای اون و هم برای تو لباس بخرید
ا.ت : چه معنایی داره من با اون برم بیرون آخه
الان خودم میرم برای خودم لباس میخرم
م ا.ت : من نمیدونم این گفته که الان داداشش
بعد ۱۰ دقیقه جلو خونست و تو هم برو بیرون
ا.ت : اخه من خو ....
م ا.ت :بلهه اومدم .... اونو پسند کردی موردی نیس برو بپ.... (رو به هانا)
و بوق های پشت سر همین که میومد نشان از
اون میداد که مامان تلفنو قطع کرد و منم
مجبورم برم شال و گناه کنم تا با داداش هانا
برم بیرون حالا خدا میدونه کدوم داداششو فرستاده
*تهیونگ ویو
پس فردا
۹.۰k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.