وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن....

از وضعیتت خسته شده بودی....
چند وقتی بود که انتقالی گرفته بودی و اومده بودی یه مدرسه مرکز سئول...اونجا مدرسه ی بچه پولدارای سئول بود، توهم ثروتمند بودی دست کمی از اونا نداشتی.....
اما داستان از اونجایی شروع میشه که وقتی نمیخواستی صورتت رو نشون بدی و ماسک میزدیمسخره‌ت میکردن و به سمتت چیزی پرتاب میکردن....تنها کسی که باهات کاری نداشت چوی سوبین....پولدار ترین و جذابترین پسر مدرسه بود....عملا کسی رو اذییت نمیکرد، بچه بی آزاری بود....ناگفته نماند که اگر دختری پاپیچش میشد اونموقع دیگه بچه‌ی بی آزاری نبود...اون بهت کاری نداشت توهم بهش کاری نداشتی، تنها دختری بودی که توی مدرسه دنبالش راه نمیوفتادی....درسته به کسی کاری نداشت اما چهارتا پسر همیشه کنارش بودن....درواقع لیدر یه اکیپ پنج نفره بود.
کای، یونجون، بومگیو و ته هیون اینا هم پسرای کراش مدرسه بودن که همه دنبالشون بودن....
البته اینجپری هم نیست که توی مدرسه تنها بوده باشی، "کانگ یی جو" خواهرت و همسن خودت بود.
اون تنها کسی بود که باهات درست رفتار میکرد و کمکت میکرد.
بجز سوبین و یونجون همه پسرا دوست دختر داشتن.
دخترای زیادی به سوبین و یونجون پیشنهاد میدادن اما این دوتا هیچکدوم رو نمیپسندیدن،
یی جو هم ماسک میزد ولی خیلی به اون کاری نداشتن.
چشمای تو آبی روشن بود و چشمای یی جو زیتونی هر دوتون چهره ی خاصی داشتید، کره ای های کمی چشم رنگی داشتن....

#درخواستی
دیدگاه ها (۱)

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن....P²هر دو تون موهاتون رو چت...

وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن....P³(یونجون: & سوبین: - ا.ت...

وقتی توی مدرسه برات قلدری میکردن....کانگ یی جوخواهر ا.ت#چوی_...

وقتی توی مدرسه برات قلدری میکردن...اسلاید دوم ا.ت#چوی_سوبین#...

پارت24

ویو نامجون اون ات بود نامجون: اتت ویو ات گی توی شانسم یعنی چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط