🍷پارت 40🍷
🍷پارت 40🍷
"میسو"
اونوقت امروز...
اصلا نمیخوام بهش فکر کنم و حالم بد شه، صدای
در
اومد که با ترس و شوک به در نگاه کردم و تو خودم جمع شدم
دیگه چی از جونم میخواست؟ درو باز کرد بازم بالا تنش لخت بود اخم کردم
به در تکیه داد و دست به سینه یه لبخند کج و دندون نما زده بود
" میبینم که خیلی خجالت کشیدی نه"
خواستم جواب ندم اما نمیشد
"از کی؟ تو؟ امکان نداره"
بلند خندید مسخره بود انا داشتم عادت میکردم به این خنده هاش
نباید این اتفاق میوفتاد اما...
حالم بهم میخوره از این اما ها،
تکیشو از در گرفت و
اومد جلو تر
"اره دقیقا از من"
تصمیم گرفتم ساکت نمونم یه نیشخند ریز زدم
"امکان نداره"
همینجور میومد جلو ترسیده بودم از تکرار کار دوباره اش اما تکون نخوردم
"اگه تو ام خوشت میاد بگو"
چشامو گرد کردم
"از چی؟"
بازم خندید
"میگم که خیلی کند ذهنی"
رسید بهم و کج شد
"از این که همخوابم شی"
اخمامو محکم بهم گره زدم خواستم چیزی بگم که
لباشو غنچه کرد و مسخره وار گفت
"اما چیکار کنم عزیزم مزت اونقدراهم خوب نبود"
دستامو مشت کردم حس میکردم ناخونام داره دستمو پاره میکنه اما مهم نبود
" گفتم که جلوم لخت شی نگاه نمیکنم"
داستم منفجر میشدم، پوزخند زد و برگشت بره که نیشخند زدم
"برام اهمیتی نداره چون من هرگز با یه روانی نمیخوابم"
دستاشو مشت کرد اما برنگشت، رفت و محکم درو بست یه لبخند ریز زدم
اگه اون میتونه تحقیرم کنه
پس منم میتونم
پسره ی از خود مچکر، لابد دخترای دوروبرش خیلی راحت همخوابش میشن
ولی تز حق نگذریم کوک چیزی کم نداره برای جذب دخترا هم جذابه هم هیکل خوبی داره چهره س.ک.سی و در عین حال کیوت
تنها مشکلش اخلاقشه و بیماریش، چرا باید دلم براش بسوزه؟ چون مثل من تنهاست؟ چون مثل من تظاهر میکنه
قویه؟
یعنی واقعا برای همینه یا بخاطره اینکه کارم اینه؟
درک کردن مردم...
اما کیه که منو درک کنه؟ هیچکس
که به حرفام گوش کنه؟ هیچکس
کیه من بهش تکیه کنم؟ هیچکس هیچکس هیچکس
قفسه سینمو فشار دادم قلبم خیلی درد میکرد از این همه تنهایی از این همه بد شانسی دلم برای مامان بابا تنگ شده بود
الان تو چه حالین؟
اونا فقط و فقط منو دارن و من فقط و فقط اونارو اما چیکار کنم که گیر این احمق افتادم
نزدیک یه ساعتی میشد که داشتم فکر میکردم
دست به سینو موندم که یهو با صدای شکستن چیزی پریدم هوا
این دیگه چی بود؟ سریع دوییدم سمت درو بازش کردم...
لایک کنید خوشگلااا💖💖💖
"میسو"
اونوقت امروز...
اصلا نمیخوام بهش فکر کنم و حالم بد شه، صدای
در
اومد که با ترس و شوک به در نگاه کردم و تو خودم جمع شدم
دیگه چی از جونم میخواست؟ درو باز کرد بازم بالا تنش لخت بود اخم کردم
به در تکیه داد و دست به سینه یه لبخند کج و دندون نما زده بود
" میبینم که خیلی خجالت کشیدی نه"
خواستم جواب ندم اما نمیشد
"از کی؟ تو؟ امکان نداره"
بلند خندید مسخره بود انا داشتم عادت میکردم به این خنده هاش
نباید این اتفاق میوفتاد اما...
حالم بهم میخوره از این اما ها،
تکیشو از در گرفت و
اومد جلو تر
"اره دقیقا از من"
تصمیم گرفتم ساکت نمونم یه نیشخند ریز زدم
"امکان نداره"
همینجور میومد جلو ترسیده بودم از تکرار کار دوباره اش اما تکون نخوردم
"اگه تو ام خوشت میاد بگو"
چشامو گرد کردم
"از چی؟"
بازم خندید
"میگم که خیلی کند ذهنی"
رسید بهم و کج شد
"از این که همخوابم شی"
اخمامو محکم بهم گره زدم خواستم چیزی بگم که
لباشو غنچه کرد و مسخره وار گفت
"اما چیکار کنم عزیزم مزت اونقدراهم خوب نبود"
دستامو مشت کردم حس میکردم ناخونام داره دستمو پاره میکنه اما مهم نبود
" گفتم که جلوم لخت شی نگاه نمیکنم"
داستم منفجر میشدم، پوزخند زد و برگشت بره که نیشخند زدم
"برام اهمیتی نداره چون من هرگز با یه روانی نمیخوابم"
دستاشو مشت کرد اما برنگشت، رفت و محکم درو بست یه لبخند ریز زدم
اگه اون میتونه تحقیرم کنه
پس منم میتونم
پسره ی از خود مچکر، لابد دخترای دوروبرش خیلی راحت همخوابش میشن
ولی تز حق نگذریم کوک چیزی کم نداره برای جذب دخترا هم جذابه هم هیکل خوبی داره چهره س.ک.سی و در عین حال کیوت
تنها مشکلش اخلاقشه و بیماریش، چرا باید دلم براش بسوزه؟ چون مثل من تنهاست؟ چون مثل من تظاهر میکنه
قویه؟
یعنی واقعا برای همینه یا بخاطره اینکه کارم اینه؟
درک کردن مردم...
اما کیه که منو درک کنه؟ هیچکس
که به حرفام گوش کنه؟ هیچکس
کیه من بهش تکیه کنم؟ هیچکس هیچکس هیچکس
قفسه سینمو فشار دادم قلبم خیلی درد میکرد از این همه تنهایی از این همه بد شانسی دلم برای مامان بابا تنگ شده بود
الان تو چه حالین؟
اونا فقط و فقط منو دارن و من فقط و فقط اونارو اما چیکار کنم که گیر این احمق افتادم
نزدیک یه ساعتی میشد که داشتم فکر میکردم
دست به سینو موندم که یهو با صدای شکستن چیزی پریدم هوا
این دیگه چی بود؟ سریع دوییدم سمت درو بازش کردم...
لایک کنید خوشگلااا💖💖💖
۴۷.۸k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.