زخم پارت ۳

شدو کتشو در آورد و شروع کرد به ورزش کردن . بعد از ورزش کردن رفت تو باغ خشکیده و گفت که دنبالش برم . پشت خونه یه باغ سبز خشگل با گل های آبی و زرد بود . وقت خواب بود ،رفتم تو اتاق و خوابیدم .
فردا .
بیدار شدم و دوباره صدای حرف زدن شدو و اون خفاشه رو شنیدم .
اونا - از خونش خوردی؟نه هنوز . دیگه طولش نده مادر بزرگم همیشه میگفت نباید با غذات بازی کنی وگرنه از دستت در میره .(رفتن)
من - اون کی بود شدو؟
انگشت اشاره و وسطتشو جفت رو پیشونیم گذاشت و حل داد و گفت .
شدو - به تو ربطی نداره بچه .
من - هی من بچه نیستم نا سلامتی ۲۰ سالمه!کجا میری؟
دویدم دنبالش رفت به همون باغ ولی داخل تر . یه خونه ی کوچیک اونجا بود رفت داخل خونه و منم دنبالش رفتم . خونه کوچیک و تاریک بود . شدو رو گم کردم . داشتم خونه رو آنالیز میکردم که یه جفت دست دور کمرم احساس کردم . با ترس سرمو برگردوندم و شدو رو دیدم .
من - هووووووف منو ترسوندی.
یخه ی پشت لباسمو گرفت و منو بلند کرد . و رو مبل نشست و منو رو باهاش گذاشت.
شدو - یه رازی رو میدونی؟
من - چی؟
شدو - من یه خوناشامم .
من - هه هه شوخیه خوبی بود .
شدو - اینو بدون که من هیچ وقت شوخی نمیکنم .
یهو کل بدنم شروع کرد به لرزیدن. اولین دکمه ی پیراهنمو باز کرد و دست چپش رو دور کمرم گرفت و منو به خودش نزدیک کرد . خیلی ترسیدم چون از این صحنه ها زیاد تو فیلما دیدم . شروع کرد به بو کردن و لیس زدن گردنم . تلاش کردم از دستش فرار کنم ولی هرچی تقلا میکردم بیشتر تو بغلش فشارم میداد . شروع کرد به آروم گاز کرفتن گردنم همینجوری پیش می‌رفت که سوزش شدیدی از تو گردنم احساس کردم . شروع کردم به داد و بیداد و تقلا کردن ولی به دوتا دستاش منو گرفته بود . تا اینکه اون سوزش کم تر شد . تار میدیدم و سرم گیج میرفت افتادم زمین.
من - باهام چیکار کردی؟
دور دهنشو پاک کرد و پیشم روی زمین نشست و بغلم کرد .
شدو - او ببخشید نمیخواستم ناراحتت کنم !
شروع کرد به کاز کرفتن کردن و سینه و سر و صورتم که دیگه چیزی یادم نمیاد.
چشمامو باز کردم دیدم تو اتاقم هستم . تو آینه خودمو دیدم . رو گوش و کردن و سینم جای گاز بود . من.. من نمیخوام پیش همخون قاتل پدر و مادرم باشم !
از عصبانیت یه مشت به اون شیشه زدم که باعث شد شیشه بشکنه . صداش خیلی بلند بود . در یهو باز شد و شدو و اون خفاشه اومدن داخل .
شدو - چه غلتی کردی؟ ممکن بود آسیب ببینی احمق !
خفاش - حالت خوبه؟
شدو اومد دستمو که زخمی شده بود گرفت دستشو بس زدم .
شدو - داری چیکار میکنی بزار دستتو پانسمان کنم .
از عصبانیت دلم میخواست این خوناشامه رو خفه کنم تا چیز اومد تو دستم از شیشه خورده گرفته ته گلدون پرت کردم سمتش .
من - تو.. فکر میکنی کی هستی.. که .. پدر مادرمو کشتی .. و حالا داری.. از خون من میخوری؟
شدو - چی؟