تکپارتیmin

#تکپارتی_2min
#درخواستی

وقتی میترسید اعتراف کنه.....

مثل همیشه بخاطر تمرین خسته و کوفته روی زمین دراز کشیده بودن عرق از سر و روشون میریخت ساعت نزدیک 12 شب بود و اونا تقریبا 18 ساعت داشتن تمرین میکردن چان از روی زمین بلند شد و با صدایی که خستگی توش موج میزد گفت:
چان: تموم شد دیگه بلند شید بریم یه چیزی بخوریم
همه موافقت کردن بجز یک نفر اونم کسی نبود جز سونگمین
+شما برید من دیر تر میام
چان مخالفتی نکرد و همراه با پسرا از اتاق خارج شد...
سونگمین الان دیگه تنها شده بود و شروع به خوندن کرد غافل از اینکه کسی که دیشب بهش اعتراف کرده بود الان داره بهش نگاه میکنه
با اتمام اهنگ با صدای دست زدن کسی با تعجب برگشت و با لینو مواجه شد که داشت براش دست میزد
_عالی بود(لبخند)
سونگمین سرش رو پایین انداخت
+ممنونم (اروم)
همچنان سرش پایین بود که با حلقه شدن دستی از پشت دور کمرش با تعجب سرش رو بالا اورد
_ چرا قبول نکردی (اروم)
+بهت که گفتم لینو نمیشه
_چرا نمیشهه ها؟( با عصبانیت)
سونگمین چیزی نگفت چیزی نداشت که بگه
اونم لینو رو دوست داشت اما اونا پسر بودن و اون نمیخواست لینو هیت بگیره
لینو حلقه دستش رو باز کرد و رو به روی سونگمین وایستاد اروم صورتشو نزدیک صورت سونگمین کرد تا جایی که اگه یکیشون حرف میزد لب هاشون بهم برخورد میکرد
_ سونگمین من دوستت دارم اینکه میبینم اعضا بهت نزدیک میشن عصبیم میکنه همش دلم میخواد کنارم باشی شب با فکر کردن به تو میخوابم چرا نمیفهمی لعنتی من نمیتونم بدون تو نمیتونم زندگی کنم
سونگمین خواست چیزی بگه ولی لینو با گذاشتن لب هاش روی لب های سونگمین مانع حرف زدنش شد
با ولع میبوسیدش سونگمین با تعجب داشت به لینو نگاه میکرد چند لحظه بعد چشماشو بست و گذاشت لینو کارش رو بکنه.....
چند دقیقه بعد بخاطر کم اوردن نفس با صدا ازش جدا شد و خمار به چشم های سونگمین خیره شد
_ من نمیتونم بدون
انگشت شست اش رو روی لب سونگمین گذاشت و ادامه داد
_ طعم لبات دووم بیارم این همه مدت بزور جلوی خودمو میگرفتم
_ متاسفم
بعد این حرف از سونگمین فاصله گرفت و خواست از اتاق خارج بشه که با حرف سونگمین وایستاد
+لینو من دوست دارم (کمی بلند)
لینو برگشت و با تعجب به سونگمین خیره شد
_ت...تو چی گفتی؟
+من دوست دارم ول.. ولی میترسیدم میترسیدم چون ما پسریم نمیخواستم هیت بگیری
_چه ربطی داره سونگمین ماهم حق انتخاب داریم بعدشم من ترجیح میدم هیت بگیرم ولی کنار تو باشی
سونگمین جلو رفت و اینبار اون کسی بود که بوسه رو شروع کرد لینو هنوز متعجب بود ولی چند لحظه بعد لینو هم با سونگمین همکاری کرد دوباره بخاطر کمبود اکسیژن از هم جدا شدن
+ دوست دارم لی مینهو
_ ولی من عاشقتم پاپی کوچولو
پایان..
دیدگاه ها (۲)

#درخواستی#تکپارتیوقتی دختر خالت میچسبه بهش...... با حرص داشت...

#درخواستی _۲min#تکپارتیوقتی تو دعوا میگه چان از تو بهتره.......

#تکپارتی_چان#درخواستی وقتی دختر خالت بهش میچسبه... امروز رفت...

#درخواستی_استری_کیدز #سناریووقتی به رحمت خدا میری...... چان:...

Step brother p2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط