Wild rose cabaret

• Wild rose cabaret •


#part80


#paniz


لبخندش رو قورت داد
ممد: عجی اعجوبه ای تو دختر با بدبختی داشتم ارومشون میکرد

_عیب نداره خوش میگذرا

رضا: هویی داری چیکار میکنی

از ممد یکم فاصله گرفتم
_هیچی

محراب: منو باش ببینم اون رو ول کن تو حالت خوبه

رضا : من خوبم شما چرا اینطوری اومدین

پارسا: استغفرلله من رو نگا کن مردک

ارسلان جلو پارسا رو گرف
ارسلان: تو انگار ادم نمیشی نه باید ادمت کنم

رضا : اصن چرا باید ادم بشم

متین: لامصب چرا ما رو دیونه میکنی تو که ما از پسش بر نیومدیم اینم خانم بر اومده مگه ما سال پیش تو رو از بین اون همه اتاق پیدات نکردیم

اوه انگار داشت مسئله جدی میشد
_یه لحظه ببینم دقیقن کدوم اتاق

رضا: هیچی

_که هیچی مردک وایسا اصن چرا کار رو سخت میکنیم

روبه پسرا گفتم
_اون استوری شوخیه من بود الانم یه مسئله جدی تر پیش اومد

پارسا: دیدی گفتم بازی مسخرشونه بیا بشین

متین : یعنی خاک تو سرت هنوز براش تعریف نکردی
روبه رضا شدم

_توضیح بده ببینم

اب دهنش رو قورت داد
رضا: کار بدی انجام ندادم فقط مست بودم صبح هم اومدن دنبالم

_منو مسخره میکنی تو

ارسلان : نه مسخره نمیکنه نمیگه

_پس اینجوری اوضاع باشه مشکلی نیس

رضا: اخ خدایا شکرت

_مشکلی نبود که عزیزم فردا شبم مشکلی نیس که تو بیای

چنان برگشت نگام کرد که فک کنم مهره های گردنش درد گرفتن
رضا: اصن تو این بحث شوخی ندارم

_منم اصن تو بحث ازدواج شوخی عزیزمم ماشالله طایفه ای اونجایین دیگه مشکلش چیه

ممد:رضا ما بریم حیاط

رضا: بریم منم کارت دارم پاشوو

بیشعور بی شخصیت اصن اعصابم رو خورد نمیکنم

نفسی گرفتم به پسرا نگا کردم که عین رفیقش مث بز دارن نگام میکنن

_چیهه

محراب: تو واقعن مشکل عقلی داری

لبخندی تحویلش دادم
_تو واقعن مشکل چشایی داری

متین اومد کنارم نشست
متین : ولش کن تو گوشی رضا دیگه عکس اضافی دیگه نبود

_مثلا چه عکسی
جوری که فقط خودمون بشنویم گف

متین: یه نفر از حرص عکس من و نیکا رو فرستاده به گوشی رضا گفتم اگه میشه پاکش کنی

_حتما عکسه افتضاح چیز تو چیز بوده

متین: یکم اره

_ اگه تونستم کش برم از باشه
.......


#panleo
#mehrshad
#ardiya
#پانلئو
#محراشاد
#اردیا.
دیدگاه ها (۴)

• Wild rose cabaret •#part81#leorezaاز خونه زدیم بیرون_میبین...

• Wild rose cabaret •#part82#Leorezزیر لب غر میزدم که بابا س...

• Wild rose vabaret •#part79#panizرضا: عزیزم ، من با خانواده...

• Wild rose cabaret •#part78#panizو با صدای افتادن یکی از ما...

رمان بغلی من پارت ۱۰۴و۱۰۵و۱۰۶ارسلان: خوشگل خانم ما ضربانش با...

رمان بغلی من پارت ۱۲۴و۱۲۵و۱۲۶و۱۲۷و۱۲۸ارسلان: معلومه که میام ...

خب خب بعد از قرن ها امدم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط