خب بچه ها از اونجایی که اشتباه تایپی بود الان پارت ۲۱ هست
خب بچه ها از اونجایی که اشتباه تایپی بود الان پارت ۲۱ هستیم پارت قبل پارت ۲۰بود
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
ت ویو +دیدم بکهیون رفت حتما اون ریس دویونش میخواد جونگهو رو بگیره ازم خیلی نگران بودم که نکنه کاریمون داشته باشه باید از اینجا میرفتم و میدونستم که جیمین نمیداشت چون اونم بهم حسی داشت اون میخواست پنهون کنه اما من از رفتاراتش میتونستم ببینم آروم رفتم پیش جیمین هنوز رستوران تعطیل نشده بود و آدمای زیادی داشتن شام میخوردن گفتم
+جیمین من میرم خونه استراحت کنم حالم خوب نیست میخوام برم پیش جونگهو
© مطمئنی که میتونی تنهایی بری !؟
+او اره جیمین شی میتونم ...
©اوکی پس برو منم اینجا تموم شد میام
خب منو جیمین تو یه خونه زندگی میکنم گاهی هم پیش خانوادش میریم آروم رفتم و دیدم جونگهو خوابیده رفتم روی تخت و بغلش کردم اون خیلی کوچیک بود همینجور هم خوشگل از اینکه نمیدونستم سرنوشتش چیه خیلی میترسیدم نکنه جونگهو هم مثل کوک بی رحم و بد باشه اون باید پسری باشه که مهربون و آروم و به همه کمک کنه .....
به همینا فکر میکردم که خوابم برد
ت ویو صبح !!!!
صبح بیدار شدم و نور خورشید از پنجره به اتاقم می رسید و باد آرومی از پنجره ی باز شده میومد اما منکه پنجره رو باز نکرده بودم شاید جیمین باز کرده آروم بلند شدم و جونگهو که بیدار شده بود و با اون چشمای کیوتش نگام میکرد اما من چطور متوجه این پسر کوچولو نشدمم (احمقی دیگه خواهرم 😑🤌) رفتم لپ های کوچیکش بوس کردم گفتم
+صبح بخیر پرنس کوچولوی من ....
جونگهو همینجوری روی تخت بود از اتاق اومدم بیرون و کل خونه رو گشتم اما جیمین خونه نبود بیخیال حتما رفته سر کار رفتم شیشه شیر جونگهو برداشتم و سرلاکش رو برداشتم و شیر خشک ریختم توی شیشه شیر و سرلاک و روی سرش گذاشتم تکونش دادم آروم وارد اتاق شدم که بهش شیر خشک بدم ............ شیر خشک جونگهو تموم شده بود و آروم شیشه شیر رو از دهنش بیرون کشیدم گفتم نوش جونت عزیزم !!
جونگهو بغلم گرفتم از اتاق بیرون اومدم که جیمین دیدیم که کل صورتش خونی بود
و بدنش هم جونی نداشت و
پشت سرش هم در از آدامای بزرگ که شبیه بادیگارد بودن پشتش بودن که جیمین آروم لب زد
©ا/ت متاسفم ! منو ببخش
+جیمین چیشدع که
روی مبل کسی رو دیدم که کل وجودم و ترس برداشت و جونگهو رو به خودم بیشتر چسبوندم و گریش گرفته بود کل دنیا رو سرم آوار شده بود .....
اون کوک بود !!!!!!!
شرط ۷۰لایک
۸۰کامنت
۲۰فالو
امیدوارم خوشتون بیاد !!!!!!!
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
ت ویو +دیدم بکهیون رفت حتما اون ریس دویونش میخواد جونگهو رو بگیره ازم خیلی نگران بودم که نکنه کاریمون داشته باشه باید از اینجا میرفتم و میدونستم که جیمین نمیداشت چون اونم بهم حسی داشت اون میخواست پنهون کنه اما من از رفتاراتش میتونستم ببینم آروم رفتم پیش جیمین هنوز رستوران تعطیل نشده بود و آدمای زیادی داشتن شام میخوردن گفتم
+جیمین من میرم خونه استراحت کنم حالم خوب نیست میخوام برم پیش جونگهو
© مطمئنی که میتونی تنهایی بری !؟
+او اره جیمین شی میتونم ...
©اوکی پس برو منم اینجا تموم شد میام
خب منو جیمین تو یه خونه زندگی میکنم گاهی هم پیش خانوادش میریم آروم رفتم و دیدم جونگهو خوابیده رفتم روی تخت و بغلش کردم اون خیلی کوچیک بود همینجور هم خوشگل از اینکه نمیدونستم سرنوشتش چیه خیلی میترسیدم نکنه جونگهو هم مثل کوک بی رحم و بد باشه اون باید پسری باشه که مهربون و آروم و به همه کمک کنه .....
به همینا فکر میکردم که خوابم برد
ت ویو صبح !!!!
صبح بیدار شدم و نور خورشید از پنجره به اتاقم می رسید و باد آرومی از پنجره ی باز شده میومد اما منکه پنجره رو باز نکرده بودم شاید جیمین باز کرده آروم بلند شدم و جونگهو که بیدار شده بود و با اون چشمای کیوتش نگام میکرد اما من چطور متوجه این پسر کوچولو نشدمم (احمقی دیگه خواهرم 😑🤌) رفتم لپ های کوچیکش بوس کردم گفتم
+صبح بخیر پرنس کوچولوی من ....
جونگهو همینجوری روی تخت بود از اتاق اومدم بیرون و کل خونه رو گشتم اما جیمین خونه نبود بیخیال حتما رفته سر کار رفتم شیشه شیر جونگهو برداشتم و سرلاکش رو برداشتم و شیر خشک ریختم توی شیشه شیر و سرلاک و روی سرش گذاشتم تکونش دادم آروم وارد اتاق شدم که بهش شیر خشک بدم ............ شیر خشک جونگهو تموم شده بود و آروم شیشه شیر رو از دهنش بیرون کشیدم گفتم نوش جونت عزیزم !!
جونگهو بغلم گرفتم از اتاق بیرون اومدم که جیمین دیدیم که کل صورتش خونی بود
و بدنش هم جونی نداشت و
پشت سرش هم در از آدامای بزرگ که شبیه بادیگارد بودن پشتش بودن که جیمین آروم لب زد
©ا/ت متاسفم ! منو ببخش
+جیمین چیشدع که
روی مبل کسی رو دیدم که کل وجودم و ترس برداشت و جونگهو رو به خودم بیشتر چسبوندم و گریش گرفته بود کل دنیا رو سرم آوار شده بود .....
اون کوک بود !!!!!!!
شرط ۷۰لایک
۸۰کامنت
۲۰فالو
امیدوارم خوشتون بیاد !!!!!!!
۳۰.۵k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.