هر بار فقط گفتم قربان تن و جانت
هر بار فقط گفتم قربان ِ تن و جانت
این دل شده مجروحِ، آن خنجر مژگانت
از روی نگارینت می سوزم و می سازم
پس رحم بر این دل کن دست من و دامانت
دلخسته و غمگینم از طرز نگاهِ تو
سر گشته و دیوانه از موی پریشانت
انصاف بده تاکی من از تو جدا باشم
کارم شده هِی ناله از دوری و هجرانت
هر چند که از عشقت یک بیت بجا مانده
افسوس که تک بیتم شد عشق به ایمانت
این دل شده مجروحِ، آن خنجر مژگانت
از روی نگارینت می سوزم و می سازم
پس رحم بر این دل کن دست من و دامانت
دلخسته و غمگینم از طرز نگاهِ تو
سر گشته و دیوانه از موی پریشانت
انصاف بده تاکی من از تو جدا باشم
کارم شده هِی ناله از دوری و هجرانت
هر چند که از عشقت یک بیت بجا مانده
افسوس که تک بیتم شد عشق به ایمانت
- ۲۰۳
- ۰۴ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط