۸ پارت ۱۳

ا٫ت: آااااا سلام😅

منیجر۲:سلام پرنسسم چیزی شده؟

ذهن ا٫ت: شیطونه میگه بزنم تو دهنش🤬

ا٫ت:خوووب راستش من یه تصمیمی گرفتم که اگر میشه اونو با شما در میون بزارم

منیجر۲: چرا که نه بیبی هر چی میخوای بگو

ا٫ت: آممم خوب راستش من تصمیم گرفتم که به پسرا یعنی بی تی اس ملحق بشم

منیجر۲: (داشت آب میخورد که از دهنش زد بیرون)
چییییییییییی!!!! (تعجب. کمی داد)

ا٫ت: خوب راستش من راجب مطلبی که الان بیان کردم مسمم هستم و خوب راجبش فکر کردم

(همون لحظه منیجر۱ میاد)

منیجر۱: چرا که نه عزیزم حتما

ا٫ت: واقعا!!!!

منیجر۱: البته بیب

منیجر۲: ولی.....
(منیجر۱ دستاشو به نشانه سکوت میزاره رو لب منیجر۲)

منیجر۱: هیسسسسس ساکت مگه مشکلش چیه فرشته کوچولو ی ما روی تصمیمش مطمعینه

ا٫ت: ولی من فکر میکردم شما مخالفت میکنید

منیجر۱: او بیبی ما دوست داریم فرشتمون اینجا تو کمپانی باشه پس چرا باید ناراحتت کنم😏

ا٫ت: یعنی الان دیگه من با پسرا باید یه جا باشم (ذوق)

منیجر۱: آره زیبا فقط برای رسمی شدن با پی دی نیم هماهنگ میکنم

ا٫ت: وای ممنونم

منیجر۱: قابلی نداشت حالا بیا بغلم😏

ذهن ا٫ت: (اگر بغلش نکنم قطعا نظرشو عوض میکنه خدا رهم کنه)

ا٫ت ویو
رفتم و بغلش کردم ولی پسره ی بیشهور گردنمو بوسید کثافت تازه مخفیانه اینکارو کرد که کسی نبینه

از بغلش اومدم بیرون و با تعجب نگاهش کردم دستمو کذاشتم رو گردنم

منیجر۱: چیشده فرشته؟ تو که بلخره مال خودم میشی (پوزخند)

ا٫ت: آااا من دیگه باید برم خداحافظ

و بدو بدو از اونجا میره کهههههههه
.....................................................................خماری😂
تا پارت بعدی
خداحافظ 👋🏻😘
دیدگاه ها (۰)

۸ پارت ۱۴

دوستان راجب فیک ۸™ باید بگم که این ۱۴ تا پارت مال دوره کار آ...

۸ پارت ۱۲

۸ پارت ۱۱

پارت ۱۶ فیک مرز خون و عشق

پارت ۱۹ فیک مرز خون و عشق

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط