P

P15🍯






¢چیشده چیشده
-حالش بده میگه شکمم خیلی درد داره {لارا رو بغل کرده و دستاش از نگرانی میلرزه}
¢بزاریدش رو برانکادر
-{اروم گذاشتش}
&بابا{گریه و دستای جیمین رو میگیره}
-جونم عزبزم اروم باش
÷چخبره اینجا
¢اقای دکتر میگن شکمش بدجوری درد میکنه
÷اسمش چیه
-لارا،پارک لارا
÷چند سالشه
-پ.. پنج
÷عمو من شکمتو فسار میدم هر جا دردت گرفت بگو خوب؟
&{سرشو تکون میده}
÷{فشار میده}
&ایی{جیغ}
÷خیلی خوب بریدیش اتاق عمل
-اتاق عمل برای چی اقای دکتر
÷اقای پارک چی به خورد این بچه دادین که الان مسموم شده؟
-چی مسموم؟
÷اره
-اما این از صبح چیز خاصی نخورده
÷باید معدس شست و شو داده بشه ببریدش اتاق عمل
&بابا
-جان دلم
&من میترسم
-خوشگلم ترس نداره که زود تموم میشه قول میدم بهت
&قول؟
-قول
÷ببردیش
¢چشم{بردنش تو اتاق عمل}







جیمین«خدایا اتفاقی براش نیوفته هوف اخه مگه چی خورد اون من که بهش چیزی ندادم یا خدا هوف الان چند ساعت گذسته پس چرا نمیارنش اهان اوردن





-اقای دکتر چیشد حالش چطوره؟






ادامه دارد...
دیدگاه ها (۵)

P14🍯-چیشد{نگران}&ای بابا دارم میمیرم-نه اینجوری نمیشه باید ب...

P13🍯-بیا لارا یکم از این بخور &نمیتونم-غذای مورد علاقته دختر...

P4🍯//بعد از غذا&بابا-جانم؟&میشه بریم پیش مامان-چرا نمیشه بری...

P8🍯&لطفا ازتون خواهش میکنم-باشه من میرم اما توم باید با من ب...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_285+ نگران نباش لیلیدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط