part

#part14
#part15
دلسا بیا رل بازی کنیم
#delsa
واتتتت یعنی از اون کاراا نههه
#abtin
منحرف نه 😂
عاشقانه بازی 🥺
#delsa
من که رلت نیستم
ولی خوب مثلا هستم
بعد تو هم دوست پسرمی
#abtin
هومم مثلا تو شال بپوش برو
از اتاق بیرون بیا تو
مثلا اومدی خونه من پیشم
#delsa
باشه
رفتم از اتاق بیرون
الکی در زدم
آبتین هم درو باز کرد
منم پریدم بغلش
#abtin
سلام جوجو کوچولوم
#delsa
دلامم عتقمم
#abtin
بغلش کردم انداختمش روی تخت
لب هامو گذاشتم روی لب هاش
بعد ۱۰ مین برداشتم
#delsa
نفسم آخیش
#abtin
حس خوبی بود انگار
همه چی واقعی بود
محکم بغلش کردم
عالی بود مرسی
#delsa
ولی کاش تو رل من بودی
اخه واقعا جذابی
بیا یوتوب ببینم
یوتوب های قدیمی مامانی رو
#abtin
موافقمم
#delsa
رفتم توی یوتوب
آبتین وایییییی
این و بذارم
#abtin
اره قشنگه بیا تکیه بده بغلم
ببینیم
#delsa
رفتم تکیه دادم بغلش
اولی رو دیدیم تموم شد
این دختره کیه پیش بابایی هست
مامانی من خوشگل ترههه
عه خاله هستی
یهو صدای جیغ مامان اومد
که میگفت ارسلان نکننن
حمایت شه
❤️‍🩹✨
❤️‍🩹✨
دیدگاه ها (۱۲)

#part16#part17#diyana ارسلان پاشو بریم دریا دلم دریا می خواد...

#part18#part19با چیزی که دیدم اشک توی چشم هام جمع شد مثل یه ...

#part12#part13موهاشو ناز می کردم موهای بلند مشکی لختی داشت ی...

#part10#part11#delsa رفتیم داخل دوبلکس بود پله می خورد به طب...

رمان جونکوک ( عمارت ارباب )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط