پارت ³¹

پارت ³¹
...................
هوی یارو قط کرددد گوشیو رو من قط کردد باشه دارم برات رفتم پیش بقیه
، کی بود یونا؟
؛؛ یه مهمون دیگه در راهه
| کیهه
؛؛ میاد خودتون میبینین ... چرا سکوت کردین یه چیزی بگین خووووو
| راس میگه بلندشین اهنگو پلی کن ببینممم
خوب شد جویی اومد با این خنگ بازیاش حال همه رو خوب میکنه ... دروغ چرا خوشحال شدم که میاد داشتم بهش فک میکردم که پیام اومد درو باز کن
؛؛ اومددد بچا اومدد برو کنار لیاااا
، وای وحشی هول نده
؛؛ باشه ببخشید
سریع دروباز کردم و با چهره اخموش روبه رو شدم باز چشه؟
؛؛ چیه چرا اخمات تو همه ؟
_ هیچی بریم تو
؛؛ وا این چشه (اروم)
؛؛ بچاا مهمون داریمم
| عه وا سلامم من جوییم این لیاس و ...
، خودمون زبون داریم میتونیم حرف بزنیم ساکت شو
| باشه بابا
با بقیه اشنا شد و رفت یه جا نشست
سوهو " خوبب یونا محل کارت چطوره
؛؛ خوبه عادت کردم
سوهو " میگم میایی فردا بریم خرید واسه تولد جون مین
؛؛ عاااا تولدش که هفته بعد الان میخوای خرید کنی؟
سوهو" جون مین میخواد بره ایتالیا ما فقط سه روز وقت داریم
؛؛ باشه
_ میشه منم بیام؟
سوهو " اره ... چرا که نه
_ میگم یونا یه لحظه میایی کارت دارم
؛؛ باشه ...... خوب چیه
_ این جون مین کدومشون بود؟
؛؛ تو همین الان اشنا شدی اینقدر زود یادت رفت؟ هامون که تو اشپزخونه بود
_ اها خوب ... این چیه؟
؛؛ چی چیه؟
_ این چیه پوشیدی تروخدا
؛؛ چه مگه ؟ خیلیم قشنگه
_ قشنگ که هست ولی کوتاه نیست؟
؛؛ نه خوبه حرف اضافه نزن بیا بریم
رفتیم پیش بقیه و کلی خوشگذشت بعد شام فیلم ترسناکو گذاشتیم و رفتم پتو اوردم و نشستیم .... من دیگه غلط بکنم بگم فیلم ترسناک ببینیم کوک که اصن تو فاز نبود انگار داشت فیلم کمدی نگا میکرد .... کوک؟ خوبه بهش میاد تازه تهیونگم بهش میگه کوک